سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

فداکاری و اخلاص


نصف شب از شناسایی برگشته بود . وقتی می بیند بچه ها توی چادر خوابیدند ، همان جا بیرون چادر می خوابد . بسیجی آمده بود نگهبان بعدی را بیدار کند ، می بیند بیرون چادر کسی خوابیده است. با قنداق اسلحه به پهلویش می زند و بلندش می کند و می گوید : « پاشو ، نوبت پست شماست. » آقا مهدی ( شهید مهدی زین الدین ) هم بلند می شود ، اسلحه را می گیرد و می رود سر پست و تا صبح نگهبانی می دهد ! صبح زود ، نگهبان به آن بسیجی می گوید : « چرا دیشب من رو بیدار نکردی ؟! » وقتی به محل نگهبانی می روند ، می بینند فرمانده لشگر دارد نگهبانی می دهد !

(تو که آن بالا نشستی/ص5 )