من فقط نهی از منکر کردم
چند تا از بچه ها، کنار آب جمع شده بودند. یکیشان، براى تفریح; تیراندازى مى کرد توى آب. زین الدین سر رسید و گفت «این تیرها، بیت الماله. حرومش نکنین.» جواب داد «به شما چه؟» و با دست هُلش داد. زین الدین که رفت، صادقى آمد و پرسید «چى شده؟» بعد گفت «مى دونى کى رو هُل دادى اخوى؟» دویده بود دنبالش براى عذرخواهى که جوابش را داده بود «مهم نیس. من فقط نهی از منکر کردم. گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته.»
شهید مهدی زین الدین
منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | احمد جبل عاملی