سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

پاسخ به دو پرسش درباره دفاع مقدس- قسمت 2

2. اعتراف به اشتباه

در خصوص تحمیلى بودن استمرار جنگ به حضرت امام، مى بایست گفت که ایشان هرگز زیر بار تحمیل نمى رفتند و اگر گاهى اوقات مشورت هاى دوستان را مى پذیرفتند و بر نظر خود ترجیح مى دادند و بعد مشخص مى شد که این مشورت، مشورت خوبى نبوده، این شجاعت را داشتند که به اشتباه خودشان اعتراف نمایند. به عنوان نمونه در خصوص دولت موقت و روى کار آمدن لیبرالها در اول انقلاب، ایشان در بیانیه مورخه 3 / 12 / 67 خطاب به علما فرمودند:

من امروز بعد از ده سال از پیروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مى کنم که بعضى تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست ها و امور مهمه کشور به گروهى که عقیده خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى(ص) نداشته اند، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن به راحتى از میان نمى رود.»

همچنین در خصوص مسایل دیگرى همچون قائم مقامى منتظرى، ریاست جمهورى بنى صدر نیز امام فرمودند:

من از اول با قائم مقامى منتظرى و ریاست جمهورى بنى صدر مخالف بودم و به او رأى ندادم و فقط بخاطر مصلحت قبول کردم.

اما در خصوص استمرار جنگ، زمانى که برخى افراد تحلیل شان این بود که ما اشتباه کردیم که بعد از فتح خرمشهر جنگ را ادامه دادیم، حضرت امام با قاطعیت تمام و با شدت در مقابل آن ها موضع گرى کرده و طى بیانیه اى در سال 1367 فرمودند:

«... من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل هاى غلط این روزها رسما معذرت مى خواهم و از خداوند مى خواهم مرا در کنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم، راستى مگر فراموش کرده ایم که ما براى اداى تکلیف جنگیده ایم و نتیجه، فرع آن بوده است؟

3. دقت در تصمیم گیرى

حضرت امام همواره در تمام برنامه هایشان سعى مى کردند نهایت دقت عمل را داشته باشند و همه جوانب کار را بسنجند. به همین جهت دور از عقل است که ایشان در خصوصو امر مهمى مانند جنگ صرفا به دلیل نظر برخى از مسئولین دفاع مقدس چنین تصمیمى اتخاذ نمایند؟ بلکه آنچه که از اظهارات برخى مسئولین برمى آید، حضرت امام در خصوص استمرار جنگ، با جمع بندى اطلاعات و دلایل مستند و منطقى فرماندهان جنگ به این نتیجه رسیدند که به مصلحت نظام است که قسمتى از خاک عراق را به عنوان امتیاز در مقابل دشمن به تصرف درآورند. در این خصوص فرمانده وقت سپاه پاسداران آقاى محسن رضایى مى گوید:

اصولا پس از فتح خرمشهر همه اعضاى شوراى عالى دفاع نظرشان این بود که ما باید از مرز عبور کنیم امام هم براى آن دلایل مستند مى خواستند و پس از اعلام دلایل و شرایط که از سوى مسئولین جنگ خدمت حضرت امام مطرح شد، ایشان موافقت خود را با ورود نیروها به خاک عراق اعلام کردند.

سخنگوى وقت شوراى عالى دفاع، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى در خصوص همین مسئله مى فرمایند:

«... امام مى خواستند جنگ را پیگیرى کنند تا مسئله عراق حل شود، وقتى صدام جنگ را شروع کرد، امام فرمودند: آنها به دام افتادند، الان باید مسأله عراق را حل کنیم و در این باره بسیار جدى بودند... امام موافق نبودند که نیروهاى ما وارد خاک عراق شوند و در عین حال متوقف کردن جنگ را هم اصولا قبول نداشتند، این معادله با هم سازگارى نداشت و به همین جهت فرماندهان ارتش و سپاه خدمت امام رفتند. من هم بودم، یک جلسه طولانى بود. فرماندهان گفتند: اگر حاکمان بغداد مطلع شودند که ما وارد خاک این کشور نمى شویم با خیال آسوده علیه ما شرارت مى کنند، منطق جنگ این را نمى پسندد. امام مسائل انسانى را مطرح مى کردند و مى گفتند: مردم عراق گناهى ندارند و نباید به آنها آسیبى برسانیم و تا آخر هم این موضع را حفظ کرده بودند، (وقتى عراق شهرهاى ما را با بمب و موشک مى زد امام اجازه نمى داد ما هم مقابله به مثل کنیم، وقتى دیدند که عراق دارد خیلى شرارت مى کند، اجازه دادند، ولى گفتند، شما باید 48 ساعت قبل اعلام کنید تا هر کسى مى خواهد از شهرها بیرون برود.) نهایتا با استدلالات منطقى که فرماندهان جنگ براى امام مطرح کردند امام اجازه دادند به صورت محدود در مناطقى که مردم عراق نیستند ما وارد خاک عراق شویم.»

4. قاطعیت در تداوم جنگ

همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، حضرت امام تا سال 1367 هیچ گاه موافق صلح و آتش بس نبودند و به گفته آقاى هاشمى رفسنجانى «ایشان هرگز اجازه صحبت کردن از صلح را نمى دادند.» حضرت امام همواره تأکیدشان این بود که قبل از هر سخنى در خصوص صلح باید شرایط ایران در این قضیه یعنى موارد زیر محقق شود:

الف) اعلام عراق به عنوان متجاوز و مجازات عاملان تجاوز ودولت عراق؛

ب) خروج بى قید و شرط از تمام خاک ایران؛

ج) آزادى اسرا؛

د) اخذ خسارات از عراق.

ایشان در جمع گروهى از علماء، ائمه جماعات و روحانیون و وعاظ قم و تهران در تاریخ 30 / 3 / 61 یعنى 27 روز پس از فتح خرمشهر مى فرمایند:

... ببینید که این مرد (صدام) چه مى گوید، مى گوید ما براى اثبات اینکه صلح طلب هستیم، صلح جوییم، همه لشکر خودمان را امر مى کنیم که از خاک ایران تا دو روز دیگر بیرون بروند. اگر راست مى گویید این مطلب را، بسیار خوب، این یکى از مسائلى که ما داشتیم، حاصل، ولى چند تا مطلب دیگر داریم باید حاصل بشود، تا حاصل نشود، ما در حال جنگ هستیم.

و یا در جاى دیگر تقریبا دو ماه پس از فتح خرمشهر مى فرمایند:

... ما هیچ زورگویى نداریم و نمى خواهیم تحمیل بکنیم؛ ما باید شرایطمان، شرایطى که از اول گفته شده است و تا حالا هم همان شرایط هست، در آن شرایط هم پایبند هستیم و مادامى که این شرایط حاصل نشده است ما در حال جنگ هستیم و ما با کسانى که اشرار هستند نمى توانیم صلح کنیم.

سه ماه پس از فتح خرمشهر نیز چنین مى فرمایند:

... ما حاضریم صلح بکنیم، ولى نمى شود متجاوز را مجازات نکرد و غرامت تجاوز را نگرفت و صلح کنیم؛ اسلام هم چنین اجازه اى را نمى دهد. حرف ما این است که متجاوز باید غرامت ما را بدهد و اشخاصى با صلاحیت بیایند و متجاوز را تشخیص داده و مجازات کنند.

و در جاى دیگر خطاب به دبیر کل کنفرانس اسلامى و هیأت بررسى کننده جنگ مى فرمایند:

شما بیایید اگر مأموریتى دارید براى اینکه این آتش جنگ را بخوابانید که آن هم آمال همه مسلمین است باید متجاوز را به پاى میز محاکمه بکشید و متجاوز را تأدیب کنید و افرادى که در مملکت ما هستند به کنار بفرستید و از صدام بخواهید، تحکیم کنید بر او که او از کشور ما برود بیرون و لشکر او از تجاوز دست بردارد و بعد از اینکه از تجاوز دست برداشت یک هیأت بین المللى در این جا باشد و آن هیأت بین المللى که در یک جایى تشکیل شد رسیدگى کنند به جنایاتى که شده است اگر ما جنایتکار هستیم ما را تأدیب کنند و اگر صدام جنایتکار است صدام را تأدیب کنند.

بدین ترتیب با این سخنان و موضع گیرهاى صریح حضرت امام که اغلب آن هم پس از فتح خرمشهرمى باشد مشخص مى شود که نظر قاطع حضرت امام در خصوص استراتژى جنگ پس از فتح خرمشهر، استمرار و تداوم جنگ بوده مگر اینکه شرایط ایران در خصوص صلح محقق گردد و آن هم تا سال 67 هیچ یک از این شرایط محقق نگردید. پس چگونه ممکن است حضرت امام با این موضع گیرى هاى صریحى که پس از فتح خرمشهر داشتند باز خواهان پایان جنگ بوده باشند؟ این دو گانگى، با عقل سازگارى ندارد.

عقب ماندگى به دلیل جنگ

پرسش و شبهه دیگرى که برخى درباره جنگ و دفاع مقدس مطرح مى کنند این است که: «بخش اعظمى از عقب ماندگى ما ناشى از جنگ مى باشد که اگر این نبود امروزه ما در راه توسعه خیلى سریع تر حرکت مى کردیم اما خسارات ناشى از هشت سال جنگ سبب شد ما کشورى عقب مانده باقى بمانیم.» در این خصوص لازم دانستیم ثمرات دفاع مقدس را مورد نقد و بررسى قرار داده تا میزان صحت و سقم این مدعا ثابت گردد.

دستاوردهاى دفاع مقدس

الف) دستاوردهاى داخلى

1) تثبیت انقلاب: یکى از ثمرات بزرگ دفاع مقدس، تثبیت انقلاب بود، یعنى در سایه جنگ بود که انقلاب تثبیت شد و ضد انقلاب ها رانده شدند و نیروهاى وابسته به شرق و غرب کم کم شناخته شده به دست نیروهاى انقلاب از نظام کنار گذاشته شدند.مصداق بارز این ادعا، روشن شدن شخصیت تروریستى و ضد دینى گروهک مجاهدین خلق (منافقین) براى ملت ایران بود که در سایه جنگ محقق گردید. در سایه ء جنگ ملت ایران بهتر از گذشته توانستند حق را از باطل، خودى را از غیر خودى تشخیص داده و در راستاى آفت زدایى انقلاب گام بردارند. و نتیجه این هوشیارى تثبیت انقلاب بود.

2) تثبیت تمامیت ارضى: استمرار جنگ پس از فتح خرمشهر منجر به تثبیت تمامیت ارضى و امنیت مرزى جمهورى اسلامى در منطقه شد نگاهى به تاریخ گذشته ایران نشان مى دهد که در طول دو قرن گذشته، این تنها جنگى بوده، است که ایرانیان حتى یک وجب از خاک میهن اسلامى خود را به بیگانگان نداده اند، در قرون گذشته طى دو جنگ ایران و روس، قسمت اعظمى از قلمرو ایران به بیگانگان واگذار گردید و همین امر، یعنى عدم توانایى حکومت ایران در مقابل دست اندازى بیگانگان به خاک خود، باعث گردید که در سال 1350 نیز با یک سناریوى شیطانى، استان چهاردهم یعنى بحرین را از ایران جدا ساخته در صحنه بین المللى استقلال آن را اعلام نمایند. اما در این جنگ، با این که بسى عظیم تر و حساس تر از جنگ هاى گذشته بود تمامیت ارضى کشور به تمام و کمال حفظ گردید. یک کشور با غیرت ممکن است خسارات زیادى را بپذیرد، اما حاضر نیست ناموس ملى خودش را بدست بیگانگان بدهد.

3) افزایش توان نظامى: یک ارتش منظم و کلاسیک، دست کم یک دهه زمان نیاز دارد تا بتواند خودش را سازماندهى و تقویت نماید در صورتى که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى توانست در کوتاه ترین مدت ممکن سه نیروى مقتدر زمینى، دریایى و هوایى را سازماندهى کرده و با جدیدترین روش هاى نظامى به کارگیرى نماید. همچنین انبوهى از تجربیات را طى این هشت سال، توشه خود سازد. علاوه بر این صنایع نظامى به حد مطلوبى توسعه داده شد و در برخى موارد به حد خودکفایى رسید. حضرت امام هم در این زمینه مى فرمایند: ما تنها در جنگ بود که توانستیم صنایع نظامى خود را به حد مطلوبى از رشد برسانیم.

پس از اتمام جنگ نیز تجربیات هشت سال دفاع مقدس، قدرت نظامى ایران را تا حد کشورهاى پیشرفته منطقه افزایش داده و یک حالت بازدارندگى بسیار قوى در مقابل قدرت هاى نظامى منطقه به جود آورد. ساخت موشک دوربرد شهاب 3 و آزمایش موفقیت آمیز آن، چنان دشمنان ما از جمله رژیم اشغالگر قدس را شگفت زده کرد که سبب شد موضع گیرى هاى تندى در قبال این حرکت مقتدرانه جمهورى اسلامى در صحنه بین المللى از خود بروز دهند.

ساخت تانک ذوالفقار با قدرت مانور بالا، بازسازى هواپیماهاى جنگى، تولید قطعات هواپیما و سلاح هاى سنگین و خودکفایى در ساخت سلاح هاى سبک و نیمه سنگین، ساخت هواپیماى بدون سرنشین و... بسیارى موارد دیگر از جمله ثمراتى است که در سایه 8 سال دفاع مقدس نصیب مملکت ما شد.

تجربه در امر مهندسى جنگ، راه سازى، سد سازى، کشتى سازى، صنایع الکترونیک، پزشکى، داروسازى و مانند آن، از دیگر ثمرات دفاع مقدس است که از آن ها در امر بازسازى کشور به نحو مطلوب استفاده شده و مى شود.

ب) دستاوردهاى بین المللى دفاع مقدس

1) تثبیت انقلاب اسلامى در صحنه بین المللى؛ در صحنه بین الملل، جهان توانست بفهمد انقلاب ما یک انقلاب اصیل با پشتوانه الهى و مردمى و تصور انهدام انقلاب در کوتاه مدت یک امر واهى است.

هشت سال دفاع خستگى ناپذیر و مخلصانه که تثبیت کامل و مقتدرانه نظام را به همراه داشت، قدرت هاى منطقه اى و فرامنطقه اى را واداشت تا نظام جمهورى اسلامى را به رسمیت شناخته و به حقوق ملى و بین المللى آن به عنوان یک نظام مستقل سیاسى و قدرتمند اعتراف نمایند. درخواست رسمى و مکرر امریکا جهت ایجاد ارتباط با ایران مصداق بارز چنین فرضیه اى است.

2) شناساندن بعد فرهنگى و مکتبى انقلاب در صحنه بین الملل؛ در سایه دفاع مکتبى، بعد دینى انقلاب به مردم جهان شناسانده شد. و این امر موجب شکل گیرى حرکت هاى آزادى بخش در جهان گردید و مسلمانان را به بازگشت به خویشتن فراخواند. مرحوم حاج سید احمد خمینى(ره) در مصاحبه خود مى گوید:

من نمى گویم که اگر جنگ نبود انقلاب شکست مى خورد، اما اگر جنگ نبود بعد فرهنگى و مکتبى بودن انقلاب ما در دنیا شناخته نمى شد. جنگ موجب شد که اکثر خبرهاى دنیا در هشت سال جنگ در مورد ایران از رسانه هاى گروهى پخش شود. قدرت انقلاب، تفکر امام، برخورد انقلاب با ارزش هاى ترسیم شده از سوى غرب و... در لابه لاى جنگ، به دنیا منتقل شد، وقتى اینطور شد، در تمام نیروهاى اسلامى و هسته هاى مقاومت که نقاط بسیار قوى ادامه جنگ بودند امیدى پدید آمد، اگر شما مى بینید که در جریان سلمان رشدى، مسلمانان دنیا به خیابان ها مى ریزند و فتواى امام چنان واکنش هایى به وجود مى آورد، این آگاهى است که در خلال هشت سال جنگ توسط دشمنان ما به آن ها منتقل شده است؛ چون امام که محور تمام اخبار بودند تفکرشان تفکر اسلامى بود. اسلام و دیدگاههاى اسلامى امام به بهترین وجه در آن دوران براى تمام دنیا و مسلمانانى که در اقصى نقاط جهان هستند مخابره شد... لذا موضع ما در مقابل اسرائیل، ارتجاع منطقه و... غیره در خبرها و گزارشات بیان مى شد.

وقتى حرف امام منتقل مى شود که آمریکا هیچ غلطى نمى تواند بکند و ما دندان هاى آمریکا را در دهانش خرد مى کنیم و... توسط خبرگزارى ها منتقل و به وسیله رادیوها و رسانه هاى همگانى بیان مى شد این باعث مى شد که مسلمان ها خویشتن را باز یابند. درست است که حرف امام بود ولى سیستم ارتباطى حرف امام، جنگ بود.

3) دستاوردهاى بین المللى دفاع مقدس از دیدگاه امام؛ حضرت امام همواره 8 سال دفاع مقدس را موهبتى الهى مى دانستند و معتقد بودند در سایه آن، ثمرات عظیمى نصیب این کشور شد؛ از جمله:

ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودیم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ دوستان و دشمنان مان را شناخته ایم... ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم... ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها سالیان سال مى توان مبارزه کرد. جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظام هاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند جنگ ما بیدارى پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت و... .

بدین ترتیب مى بینیم که خسارات مادى و معنوى جنگ، در مقابل برکاتى که به واسطه دفاع مقدس نصیب ملت غیور ایران و میهن اسلامى ما گردید، بسیار ناچیز است.

( منبع : پاسخ به دو پرسش درباره دفاع مقدس ، حسین ترابىمجله حصون، شماره 8، تابستان 1385)