سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

شکستن نفس

باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود.چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمرد ها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت.مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود. 

خاطره ای از زندگی شهید ابراهیم هادی

راوی: جمعی از دوستان شهید

منبع: کتاب سلام بر ابراهیم(گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)