خاطره از شهید مصطفی ردانی پور
عروسیش بود
کارت ها رو که تقسیم میکرد
یک کارت برای امام رضا، مشهد.
یک کارت برای امام زمان، مسجد جمکران.
یک کارت برای حضرت معصومه، قم.
این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح.
« چرا دعوت شما را رد کنیم؟
چرا به عروسی شما نیاییم؟
کی بهتر از شما؟
ببین همه آمدیم.
شما عزیز ما هستی. »
حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمده بود به خوابش، درست قبل از عروسی!
یادگاران، جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص 84