سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی

صحبتی دارم با سید و مولایم امام زمان(عج)
ای سید و مولای من!!!
آقاجان! از تو ممنونم به خاطر همه‌ محبت‌هایی که در دورانی که در دنیا بوده‌ام بر من ارزانی داشته‌ای و شرمنده‌ام که شاکر این همه نعمت نبوده‌ام؛
اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده‌ام و جان می‌دهم.
گر چه برای تربیت شدن و سرباز شدن تو تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولایتان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم.
آرزوی بزرگی است و از دهان من بزرگتر، اما آقاجان! آرزو بر جوانان عیب نیست!!!
فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی