سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

تو سدّ راه شهادت من شدهای ؛ بگذر از من!..

تو سدّ راه شهادت من شده‌ای ؛ بگذر از من !..

مشغول آشپزی بودم،آشوب عجیبی در دلم افتاد،

مهمان داشتم،به مهمان‌ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم.

رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش.

ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم.

رنگش عوض شد و سکوت کرد،

گفتم: چه شده مگر؟

گفت: درست در همان لحظه می‌خواستیم از جاده‌ای رد شویم که مین‌گذاری شده بود.

اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟

خندیدم.

باخنده گفت: تو نمی‌گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده‌ای ؛ بگذر از من!..

به روایت همسر سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت ، فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص(