جام زهر / ناگفته های قطعنامه 598؟ (2)
جام زهر
ناگفته های قطعنامه؟
ج. علت توصیف پذیرش قطعنامه 598 به مثابه نوشیدن جام زهر
با توجه به شرایط فوق، حضرت امام(ره) با مشورت مسؤولین نظام و کارشناسان، مصلحت نظام اسلامی را در پذیرش قطعنامه 598 و قبول آتش بس دیدند و لذا باید از آن همه آرمانها و اهداف کلان و بلند مدتی که از تداوم دفاع مقدس انتظار داشتند چشم پوشی می نمودند اما این موضوع گیری جدید به هیچ وجه با روحیات و انتظارات مردم ایران و خصوصا رزمندگان و خانواده های شهدا و ایثارگران هماهنگی نداشت و آنان پذیرش چنین چرخش ناگهانی را نداشتند. افزون بر این، این موضع گیری می توانست تأثیر منفی بر حرکت های انقلابی و نهضت های آزادی بخش جهان نیز داشته باشد. طبیعی است در چنین شرایطی پذیرش قطعنامه و آتش بس، به مثابه کشیدن جام زهری برای حضرت امام(ره) بود که تنها به خاطر رضای خداوند و حفظ اسلام و مصالح نظام اسلامی آن را با جان و دل پذیرا شدند. و لذا در پیام تاریخی خود در مورد پذیرش قطعنامه می فرمایند: «... قبول این مسأله برای من از زهر کشنده تر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم ، در شرایط کنونی آنچه موجب این امر شد، تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشته و اگر آبرویی داشتم با خدا معامله کرده ام».
بهتر است در این بخش ، به صورت مفصل تری بیانات امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف را پیرامون قبول قطعنامه بررسی نماییم. اصلی ترین منبع در این باره پیام امام راحل به ملت ایران به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و هم چنین به مناسبت قبول قطعنامه داده اند می باشد. عباراتی که امام به کار می برند ، حاکی از این است که ایشان علی رغم میل باطنی و تصمیم شخصی خود و صرفا به خاطر مصلحتی بزرگ، ناچارا و از روی اکراه راضی به پذیرش قطعنامه شده اند . ایشان می فرمایند:
«... و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مىدیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلًا خوددارى مىکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مىدانم. و خدا مىداند که اگر نبود انگیزهاى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هر گز راضى به این عمل نمىبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. .... خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مىکنم. ... من باز مىگویم که قبول این مسأله براى من از زهر کشندهتر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم.. ». صحیفه امام ج21 ص 92 - 95
همانگونه که به وضوح از فراز های فوق بر می آید امام راحل(رضوان الله تعالی علیه) علی رغم میل باطنی و تصمیم شخصی خود ، مجبور به پذیرش قطعنامه شده اند و در پیام قبول قطع نامه تصریح می کنند که تا چند روز قبل معتقد به ادامه جنگ بوده اند.
ایشان در دوران بعد از قبول قطعنامه در پیامی به حوزه های علمیه در برابر تحلیل هایی که ادامه ی جنگ به ویژه بعد از فتح خرمشهر را اشتباه استراتژیک نظام معرفی می کردند با قاطعیت موضع گرفته و به تعبیر خود شان حتی از یک لحظه عملکرد خود در جنگ پشیمان نشدند:
«هر روز ما در جنگ برکتى داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم ... جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه کوتهنظرند آنهایى که خیال مىکنند چون ما در جبهه به آرمان نهایى نرسیدهایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگى و صلابت بیفایده است! ... من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهاى غلط این روزها رسماً معذرت مىخواهم و از خداوند مىخواهم مرا در کنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد. ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستى مگر فراموش کردهایم که ما براى اداى تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید براى رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونهاى غلط عمل کنیم که حزب اللَّه عزیز احساس کند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولىاش عدول مىکند. .... همه ما مأمور به اداى تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه. اگر همه انبیا و معصومین- علیهم السلام- در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هر گز نمىبایست از فضاى بیشتر از توانایى عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلى و بلند مدتى که هر گز در حیات ظاهرى آنان جامه عمل نپوشیده است ذکرى به میان آورند» (صحیفه امام ج21 283- 285 )
به نظر می رسد اگر بخش های مربوط به پذیرش قطعنامه در بیانات امام (رحمه الله علیه) را مروری دوباره نماییم، علت اصلی آن به خوبی روشن می گردد.
اولا قبول قطعنامه برای امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) کشنده تر از زهر بوده است. به جملات زیر دقت نمایید:
«قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود»
« قبول این مسأله براى من از زهر کشندهتر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم»
« بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام»
ثانیا پذیرش قطعنامه از سوی امام (قدس الله نفسه الزکیه) نه به خاطر اجبار دیگران و یا تحمیل از سوی اشخاص به ایشان یا خیانت یا کلاه گذاشتن بر سر ایشان؛ بلکه قبول قطعنامه دقیقا در مسیر رضایت الاهی و به خاطر عمل به وظیفه و تکلیف شرعی بوده است :
«اگر نبود انگیزهاى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هر گز راضى به این عمل نمىبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.»
«در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مىدانم»
«همه باید به رضایت حق تعالى گردن نهیم »
«ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.»
«ما براى اداى تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است»
ثالثا حال باید دید مصلحتی که امام از آن سخن می گوید و به خاطر آن حاضر می شود جام زهر قبول قطعنامه و اتمام جنگ را سر بکشد چه بوده است.
مبنای این تصمیم گیری و به تعبیر خود امام (قدس الله نفسه الزکیه) عمل به تکلیف؛ و در واقع علت اصلی قبول قطعنامه از سوی ایشان – همانگونه که گفته شد - ، بررسی وضعیت فعلی جنگ در آن مقطع و تحلیل شرایط منطقه ای و بین المللی و در نظر گرفتن توانایی های نظام جمهوری اسلامی به ویژه در حوزه ی نظامی، تسلیحاتی، و اقتصادی بوده است. به عبارت دیگر، عزم نظام اسلامی بر قبول قطعنامه بر مبنای تحلیل مجموعه ای از عوامل تاثیرگذار بر مساله ی جنگ بوده است که نظام اسلامی را به این نقطه رساند که در صورت عدم قبول قطعنامه و اصرار بر ادامه ی جنگ تا تنبیه متجاوز و روشن شدن حق از باطل به احتمال قوی موجب تهدید اصل موجودیت نظام اسلامی خواهد گردید و این مساله با مبنای ثابت و استوار امام در باب نظام اسلامی و اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است در تضاد و تناقض بود. فلذا امام راحل(قدس الله نفسه الزکیه) با توجه به اینکه مصلحت نظام و انقلاب را در قبول قطعنامه مشاهده نمودند به همین جهت با کمال شجاعت و علی رغم مواضع قاطع پیشین خود در مقوله ی ادامه ی جنگ ، و با اذعان به اینکه قبول قطعنامه به منزله ی جام زهری برای ایشان می باشد؛ به خاطر مصلحت نظام و انقلاب آن را نوشیدند. به فراز های ذیل توجه فرمایید:
«ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود.»
«آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است،»
«با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛»
به نظر می رسد تعابیری مانند «مصلحت بقاى انقلاب» و «توان و تکلیف جنگ » به خوبی بیانگر انگیزه ی اصلی امام راحل (قدس الله نفسه الزکیه) از قبول قطعنامه می باشد.
با این توضیحات مستند به نظر می رسد ، حقیقت قبول قطعنامه و علل آن روشن گردیده باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه نمایید:
تاریخ سیاسى جنگ تحمیلى، ، علىاکبر ولایتى
آغاز تا پایان، سیرى در جنگ ایران و عراق، محمد درودیان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه
پاسخ به ابهامات ،علیرضا لطف الله زادگان ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1379