سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
شنبه 89/8/15 11:49 ص

قرار بود عملیاتی در نزدیکی شهر مهاباد انجام شود ، بدین منظور ، جلسه‌ای با شرکت تعدادی از فرماندهان منطقه برگزار شد. هر یک از آن‌ها ، در مورد انتخاب محور عملیاتی ، نظر می‌دادند . وقتی نتیجه‌ای گرفته نشد ، شهید بروجردی رو به قبله کرد و با حالت عرفانی گفت : «خدایا خودت فرجی حاصل کن.»
بچه‌ها نقشه را جمع کردند. نزدیکی‌های صبح با صوت قرآن « محمد »، از خواب بیدار شدم . او از من نقشه خواست ، سپس به من گفت : «با دقت در نقشه نگاه کن تا روستای "قره‌داغ" را پیدا کنی.» هرچه گشتیم ، پیدا نکردیم . بالاخره با تلاش بسیار ، توانستیم در نقشه‌ی دیگری آن را پیدا کنیم و او بسیار خوشحال شد و گفت که دیگر مسئله حل است .
بعد توضیح داد که : «وقتی همه خوابیدیم ، بعد از یک ساعت من بیدار شدم ، توسلی کردم و دو رکعت نماز خواندم و از خدا طلب یاری نمودم . مجدداً که خوابیدم ، افسری به خوابم آمد و گفت : « فلانی، چرا این‌قدر معطل می‌کنید؟ بروید و "قره‌داغ" را بگیرید. در آن‌جا مسئله حل است.»

منبع :کتاب برگ هایی از بهشت
راوی : همرزم شهید (محمد بروجردی)




برچسب ها : یاد و خاطره شهدا  ,


مطلب بعدی : نحوه بازدید از تمامی قسمت های وبلاگ