سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
شنبه 89/9/20 2:39 ع

قبل از عملیات محرم، نیروها بایستی در جای خودشان برای حمله به دشمن آماده می‌شدند، چون دشمن دید داشت، نقل و انتقال نیروها باید در شب انجام می‌شد.

نیمه‌ی ماه بود و مهتاب همه جا را پوشانده. این مسئله ذهن فرماندهان را به خود مشغول کرده بود، شهید حسن‌پور گفت: «خدا معجزه‌اش را امشب به عینه به ما نشان خواهد داد.» گفتم: «چه‌طور.» گفت این نیروها باید از دیدگاهی رد شوند که دشمن آن‌ها را خواهد دید، مگر قدرت الهی ما را کمک کند.

در این صحبت بودیم که گردان اول به فرماندهی شهید علی مردانی وارد دیدگاه شد. در این اثنا، تکه ابر کوچکی آرام آرام ماه را به صورت کامل پوشاند. خیلی اهمیت ندادیم، گردان که مستقر شد ابر نیز کنار رفت. نیم ساعت بعد گردان دوم به فرماندهی سید جوادی وارد دیدگاه شد، دوباره تکه ابر ظاهر شد. این بار همه‌ی رزمندگان به آسمان نگاه می‌کردند و اشک‌ها سرازیر بود، چرا که امداد غیبی الهی را به چشم خود می‌دیدیم.

در این موقعیت جمله‌ی شهید حسن‌پور در ذهنم جولان می‌کرد:

«وقتی شما از خداوند کمک بخواهید، او هم کمکش را صد در صد شامل حال شما خواهد کرد.»

منبع :کتاب کرامات شهدا -صفحه: 105

راوی : هاشم ذوالقدر




برچسب ها : کرامات شهدا  ,


مطلب بعدی : نحوه بازدید از تمامی قسمت های وبلاگ