سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
سه شنبه 89/11/26 4:51 ع

شبی در خواب دیدم که من و مهدی با هم به مکانی رفتیم که اتاق‌های زیادی داشت. در یکی از اتاق‌ها که بزرگ بود، تمام اهل بیت (ع)‌ حضور داشتند. من خیلی خوشحال بودم. ناگهان به مهدی گفتند: «شما باید به اتاق جلویی بروید.» ایشان رفتند و من ماندم.

پرسیدم: «در آن اتاق کیست؟» گفتند: «حضرت رسول (ص) هستند.» من هم می‌خواستم بروم ولی مانع شدند و گفتند: «هنوز نوبت شما نشده، باید صبر کنی.» وقتی از خواب بیدار شدم دیدم مهدی هم بیدار شده، خوابم را برایش تعریف کردم. متوجه شدم او هم همین خواب را دیده و از خواب بیدار شده است.

منبع :کتاب 15 آیه   - صفحه: 115

راوی : همسر شهید




برچسب ها : یاد و خاطره شهدا  ,


مطلب بعدی : نحوه بازدید از تمامی قسمت های وبلاگ