سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
جمعه 93/4/6 7:42 ع

هر وقت منزل پدر می رفت، دستش را می بوسید. تا پدر و مادرش غذا را شروع نمی کردند، دست به غذا نمی زد. همسرش می گه: شبی مهمان منزل پدری شان بودیم، پدرشان هنوز نیامده بود، دیدم حاج مهدی ( شهید عبدالمهدی مغفوری ) داخل نمیاد! رفتم پیشش گفتم: چرا بیرون نشستی؟ گفت: (( می ترسم بیام داخل خوابم ببره و پدرم از راه برسه. اون وقت جواب این بی احترامی رو چطور بدم؟ چطور جبران کنم؟ )) خستگی از چهره اش می بارید ولی صبر کرد تا پدرش بیاد بعد بخوابه.

منبع: یوسف دلها/ص36




برچسب ها : یاد و خاطره شهدا  ,


مطلب بعدی : نحوه بازدید از تمامی قسمت های وبلاگ