سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
پنج شنبه 94/5/22 12:46 ص

شهید محمد رضا خانه عنقا دارای انگشترعقیقی بودکه سال هامزین انگشتش بود. لیکن این انگشتر به هنگام تمرینات نظامی از ناحیه ی رکاب دچار شکستگی شده بود و شهید به هنگام عزیمت به جبهه های حق علیه باطل در سال 1362 انگشتر مورد اشاره را به والده ی خود سپرده و به جهت تعلق خاطر سفارش می نماید که از آن به خوبی نگهداری شود تا پس از بازگشت از جبهه به ترمیم آن اقدام نماید. لیکن از آن جایی که شهادت برای وی مقرر شده بود ایشان در عملیات خیبر به درجه ی رفیع شهادت ( مفقود الاثر ) نائل می شود و بعد از آن این انگشتر مونس وهم دم والده ی شهید می شود تا این که شب سه شنبه 15/1/1379 برابر با 27 ذی حجه شهید محمد رضا و دو تن از دوستانش را در خواب دیدم که شهید دوستان خود را جهت پذیرایی به منزل آورده و پس از پذیرایی و جلسه گفت و گو با دوستا نش به هنگام خارج شدن از منزل دوستان شهید به من اشاره نمودند و گفتند: حالا که تا این جا آمدیم لا اقل پدرت را از خواب بیدار کن تا تو را ببیند ولی شهید محمد رضا اظهار می دارد خیر به علت علاقه ای که ایشان در بین برادران به من دارد اگر او را بیدار نمایم دیگر نمی گذارد من برگردم تا بیدار نشده برویم من آثار لازم را مبنی بر آمدنم به منزل برای ایشان به جا گذاشته ام .

پس از این خواب بدون این که با کسی در مورد این خواب صحبت کرده باشم دائم چشمم به دنبال آثار و یا اثری از شهید بود تا این که پس از حدود یک هفته در روز چهارشنبه 24/1/1379 برابر با هفتم محرم زمانی که والده ی شهید به سراغ انگشتری می رود متوجه می شود که انگشتری از محل شکستگی به هم متصل شده که بلا فاصله مرا از ماجرا مطلع کرد و بنده نیز به عینه ترمیم انگشتری را بدون هر گونه واسطه ی ترمیمی ملاحظه نمودم و یافتم که رویای آن شب من رویای صادقه بوده است .

«موزه ی شهدا، تهران، خ آیت الله طالقانی به نقل از موسی خانه عنقا ؛ پدر شهید»

 




برچسب ها : کرامات شهدا  ,


مطلب بعدی : نحوه بازدید از تمامی قسمت های وبلاگ