سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا

ای عاشقان سیدالشهدا یادتان بخیر

[ (وصیت نامه شهداء را مطالعه کنید که انسان را می لرزاند و بیدار میکند.‍ [امام خمینی (ره 

فرازی از وصیت‌نامه شهید سیامک جعفرزاده جهرمی

من برای خاک نمی‌جنگم چون عاقبت خاک مرا می‌بلعد من برای آب نمی‌جنگم چون همیشه آب از آسمان می‌بارد. من برای آن می‌جنگم که پیامبر در احد جنگید


بسم رب الزهرا

باز دلتنگ شهیدان می شوم

بی قرارِ یاد یاران می شوم


یاد جانبازان میدان جنون

آشنایان غبار و خاک و خون


یاد آنانی که مجنون بوده اند

تشنه ی اروند و کارون بوده اند


در دل شب ذکر یارب داشتند

دست بر دامان زینب داشتند


جبهه را تا کربلا پل می زدند

بر حسین دست توسّل می زدند


سجده هاشان عطر و بوی لاله داشت

ماه گِرد روی آنان هاله داشت


قلب هاشان خانه ی امّید بود

جانشان روشن تر از خورشید بود


در دل افلاکیان جا داشتند

یک قدم تا آسمان برداشتند


یاد سرخ روز جانبازی بخیر

یاد همّت ، یاد خرازی بخیر



شهید گمنام...

در فکه به دنبال پیکر شهدا بودیم .نزدیک غروب مرتضی در داخل یک گودال پیکر شهیدی را پیدا کرد.با بیل خاک ها را بیرون می ریخت .هر بیل خاک که بیرون می ریخت مقدار بیشتری خاک به داخل گودال برمی گشت! نزدیک اذان مغرب بود.مرتضی بیل را داخل خاک فرو کرد وگفت:فردا بر می گردیم.
صبح به همراه مرتضی به فکه برگشتیم .به محض رسیدن به سراغ بیل رفت. بعد آن را از داخل خاک بیرون کشید وحرکت کرد!با تعجب گفتم:آقا مرتضی کجا می ری!؟ نگاهی به من کرد وگفت:دیشب جوانی به خواب من آمد وگفت:من دوست دارم در فکه بمانم!بیل را بردار وبرو!

راوی:بسیجیان تفحص

منبع:کتاب شهید گمنام


ای عاشقان سیدالشهدا یادتان بخیر

وصیت نامه شهداء را مطالعه کنید که انسان را می لرزاند و بیدار میکند.‍ [امام خمینی (ره)]

فرازی از وصیتنامه سردار نصرالله نصرالله زاده.

مسئولیت : مسئول تیم واحد اطلاعات تیپ 31 عاشورا

ولادت : 1342/سرد رود

شهادت : 1361/ خرمشهر

امید وارم که با کمک خداوند متعال وظیفه خود را نسبت به دین اسلام با نیت پاک و خالص ادا نموده باشم.


نهی از منکر

از اصفهان به قم می رفت . صدای آهنگ مبتذلی که راننده گوش می کرد ، جلال ( افشار ) را آزار می داد. رفت و با خوشرویی به راننده گفت :  « اگر امکان داره یا نوار رو خاموش کنید یا برای خودتون بذارین . » راننده با تمسخر گفت : « اگه ناراحتی می تونی پیاده شی ! » جلال رفت توی فکر ! هوای سرد و بیابان تاریک و ... نیت کرد تا وجدان خفته راننده را بیدار کند. این بار به راننده گفت : « اگه خاموش نکنی پیاده می شم ! » راننده هم نه کم گذاشت نه زیاد ، پدال ترمز را فشار داد و ایستاد و گقت : « بفرما ! » جلال پیدا شد. اتوبوس هنوز خیلی دور نشده بود که ایستاد ! همین که جلال به اتوبوس رسید ، راننده به جلال گفت : « بیا بالا جوون ، نوار رو خاموش کردم .» سالها بعد که خبر شهادت جلال را به آیت الله بهاء الدینی دادند ، ایشان در حالی که به عکسش نگاه می کرد فرمودند : « امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست ، من هم صاحب این عکس را معرفی کردم. »

( راز گل سرخ / ص 10 )


فداکاری و اخلاص


نصف شب از شناسایی برگشته بود . وقتی می بیند بچه ها توی چادر خوابیدند ، همان جا بیرون چادر می خوابد . بسیجی آمده بود نگهبان بعدی را بیدار کند ، می بیند بیرون چادر کسی خوابیده است. با قنداق اسلحه به پهلویش می زند و بلندش می کند و می گوید : « پاشو ، نوبت پست شماست. » آقا مهدی ( شهید مهدی زین الدین ) هم بلند می شود ، اسلحه را می گیرد و می رود سر پست و تا صبح نگهبانی می دهد ! صبح زود ، نگهبان به آن بسیجی می گوید : « چرا دیشب من رو بیدار نکردی ؟! » وقتی به محل نگهبانی می روند ، می بینند فرمانده لشگر دارد نگهبانی می دهد !

(تو که آن بالا نشستی/ص5 )


سکوت ممنوع

وقتی سید محمد باقر صدر رو دستگیر کردند ، گفت : می خوام برم حرم امیرالمومنین علیه السلام و به مردم بگم چی شده. گفتم : عجله نکن ، شاید آزادش کنن . گفت : پس مسئولیت شرعی و وظیفه دینی ما چی میشه ؟ ما رو که فقط برای خوردن و آشامیدن نیافریدن ! وقتی یه مرجع مظلوم تو چنگ این جنایتکارا اسیر شده چرا نباید مردم بدونن؟ چرا سکوت کنم ؟ الان دیگه وقت سکوت نیست. باید مرجله جدید جهاد رو شروع کرد.

شهیده بنت الهدی صدر

تولد : 1347 قمری

شهادت : 1400 قمری

علت شهادت : به دست رژیم بعث عراق

برگرفته از : مجله شاهد یاران ، شماره 27 ، صفحه 84

امام علی علیه السلام فرمودند :

در آنجا که باید سخن گفت ، سکوت و خاموشی سودی ندارد؛ و آنجا که باید خاموش ماند ، سخن گفتن ناآگاهانه خیری نخواهد داشت.

نهج البلاغه ، صفحه 502


سرزمین های آسمانی

مزار شهدای هویزه در 25 کیلومتری شهر هویزه واقع شده است. در این منطقه سید حسین علم الهدی و یارانش در حالی که نیروهای پیاده از عقب نشنی مطلع نبودند، عقب نشینی واحدهای زرهی ارتش آغاز شد و به همین دلیل 68 نفر از پاسداران و نیروهای داوطلب از جمله تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام در تاریخ 16 دی 1359 در عملیات نصر در یک عملیات عاشورایی پس از درگیری با یک ستون تانک عراقی مظلومانه به شهادت رسیدند و پیکرهای مطهرشان، 16 ماه بعد و پس از آزادسازی منطقه در عملیات بیت المقدس کشف و در همان محل دفن شد و بقعه‌ای توسط جهاد سازندگی برای ایشان بنا گردید.

در عملیات نصر 142 نفر از رزمندگان لشگر 16 زرهی ارتش قزوین هم در این منطقه به شهادت رسیدند.


تکبیر

سال 61 پادگان 21 حضرت حمزه؛ آقای «فخر الدین حجازی» آمده بود منطقه برای دیدار دوستان. طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند، گفتند: «من بند کفش شما بسیجیان هستم.» یکی از برادران نفهمیدم. خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد. از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تایید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت.

جمعیت هم با تمام توان الله اکبر گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند!


نماز عارفانه

 

بعضی وقت ها سجده هایش خیلی طولانی می شد، بهش می گفتم: چرا این کار را می کنی؟ می گفت : چرا علما می تونن عارفانه نماز بخونن ، و ما نمی توانیم؟.

شهیدع مریم فرهانیان

تولد: 1342

شهادت: 1363

علت شهادت: شلیک خمپاره رژیم بعث عراق

برگرفته از : دختری کنار شط ، صفحه 215

امام سجاد(ع) فرمودند:

حق نماز بر تو اینست که بدانی با آن به مهمانی خدا می روی ، پس نمازت را به جان و دل بپا دار ... و حدود و حقوقش را رعایت نما.

(الفقیه جلد 2 ، صفحه 618)