سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها

ایران پس از عملیات رمضان، به دلیل تغییر اوضاع سیاسی – نظامی، گزینه دیگری جز ادامه جنگ و کسب پیروزی نظامی نداشت.[آشنایی با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران] نتیجه عملیات رمضان ایران را در موقعیت دشواری قرار داد؛ زیرا برتری سیاسی – نظامی و روانی ناشی از فتح خرمشهر را از دست داد و در عین حال امتیاز مهمی در اختیار نداشت تا متکی بر آن برای اتمام جنگ اقدام نماید.

در عین حال، نتیجه عملیات رمضان نشان داد پیشروی در منطقه شرق بصره و کسب پیروزی بسیار دشوار است. بعدها وفیق سامرایی نیز در تحلیل خود از عملیات رمضان و تاثیر آن بر ایران نوشت: «نبردهای اول شرق بصره در هر پنج مرحله آن، این احساس را در ایرانی‌ها به وجود آورد که باید به مناطق دیگر جبهه‌های جنگ بیندیشند تا ضمن کاهش زیان‌هایشان، نیروهای ما را در مناطق عملیاتی دیگر پراکنده سازند و شرایط لازم برای غافلگیری هم فراهم آید».

ضرورت کسب پیروزی با انتخاب منطقه جدید به سلسله مباحثی برای «تعیین استراتژی جنگ» منجر شد. در این روند، به تجزیه و تحلیل عملیات رمضان و علت ناکامی در مقایسه با مرحله قبل آن توجه شد. شهید صیاد شیرازی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش، در یکی از جلسات درباره عملیات رمضان به نکاتی اشاره می‌کند که مهم است.

وی می‌گوید: «ما در شروع عملیات رمضان، عملیاتی درخور جمهوری اسلامی آغاز کردیم که دشمن را کاملا متزلزل کرد، اما بعد کم‌کم عملیات ما ضعیف شد. هر چه زمان جلو می‌رفت کارمان محدودتر می‌شد. در آخر دیگر طوری شده بود که پیشنهادها روی دو مثلث دور می‌زد»)

1). ایشان سپس چنین نتیجه می‌گیرد: «این نشان می‌داد که ما همچنان برای جنگ استقامت داریم و می‌خواهیم ادامه دهیم ولی توان ما و آن امکاناتی که داشتیم جوابگوی آن حرکتی که باید به هدف برسد، نیست».

در یکی دیگر از همین جلسات آقای رضایی، فرمانده وقت سپاه، با توجه به جابه‌جایی نیروهای دشمن به منطقه معتقد بود که «دیر جنبیدیم» و «باید یک هفته زودتر عمل می‌کردیم». شهید باقری، جانشین فرماندهی وقت نیروی زمینی سپاه نیز معتقد بود ما از دشمن عقب افتادیم و به گفته آقای رضایی «هر چه تلاش کردیم، نتوانستیم جبران کنیم». شهید باقری معتقد بود تردید در ادامه دادن یا توقف جنگ در نتیجه عملیات رمضان موثر بوده است.

آقای رضایی با این توضیح اضافه می‌کند که «حادثه لبنان هم موثر بود» و نتیجه می‌گیرد «باید این را خدمت امام بگوییم». بعدها آقای رضایی نتیجه عملیات رمضان را جمع‌بندی می‌کند و می‌گوید: «توان دشمن از عملیات طریق‌القدس افزایش یافت و در عملیات رمضان به ثمر نشست. ما در این زمینه نمی‌توانستیم بر دشمن غلبه کنیم ولی این موضوع را متوجه نشده بودیم. ما در عملیات رمضان در تاکتیک و مکان دشمن را غافلگیر نکردیم و در زمان جای بحث دارد! تلفات سنگین بر دشمن وارد کردیم ولی دور عملیات مانند گذشته در دست ما نبود و بعد هم به عملیات محدود روی آوردیم».

آقای رضایی ضمن تجزیه و تحلیل عملیات رمضان، برای استفاده از نتایج این عملیات در طراحی استراتژی جدید معتقد است: «چند مسئله اساسی ما به نام اصول جنگ که در تمام عملیات‌ها از آن استفاده می‌کردیم برای دشمن لو رفته است. مثلا دشمن می‌داند ما در شب حمله می‌کنیم، ما متکی به موانع طبیعی یا مصنوعی (احداث خاکریز) هستیم، ما در روز کاری از دستمان ساخته نیست، ما با تکیه بر نیروی پیاده حمله می‌کنیم؛ بنابراین باید فکر کنیم و اصول جدیدی طراحی کنیم».

در جلسه مشترک ارتش و سپاه پس از بررسی عملیات رمضان به این نتیجه رسیدند که برای تضمین موفقیت باید:
1- زمان و فرصت کافی برای طرح‌ریزی پیش‌بینی شود (حداقل دو ماه).

2- افزایش توان انجام پذیرد.
3- به تجهیزات مناسب شامل تانک، نفربر و لودر و بولدوزر توجه شود.

در حالی که با تجزیه و تحلیل عملیات رمضان ضرورت‌های نظامی از جمله تغییر در تاکتیک‌ها و انتخاب زمین مناسب برای کسب پیروزی نظامی پیگیری می‌شد، ضرورت‌های سیاسی برای اجرای عملیات و کسب پیروزی، روند تصمیم‌گیری را تشدید و تسریع می‌کرد. با توجه به اینکه هدف کلی جنگ تنبیه متجاوز و سقوط صدام بود در سلسله مباحثی که برای پاسخ دادن به استراتژی جنگ و تعیین سرنوشت آن انجام شد این موضوع روشن شد که منطقه جنوب از نظر سیاسی و استراتژیک حائز اهمیت است و می‌تواند اهداف جنگ را تامین کند به ویژه اینکه اگر بتوانیم بصره را تصرف کنیم، تاثیر سیاسی آن فوق‌العاده خواهد بود. در عین حال، برای افزایش توان و کسب زمان، می‌توان برخی عملیات‌های محدود در سایر مناطق به ویژه در منطقه غرب انجام داد تا تمرکز دشمن در منطقه جنوب از میان برود.

بنابراین، هرگونه اقدام و تلاش در سایر مناطق در خدمت هدف کلی جنگ در منطقه جنوب طراحی و پیش‌بینی می‌شد تا این نتایج حاصل شود: زمان لازم در اختیار نیروی خودی قرار گیرد تا توانش افزایش یابد و به کیفیت آموزش افزوده شود؛ عملیات در منطقه غرب خطوط پدافند گسترده‌ای را بر دشمن تحمیل خواهد کرد؛ فضای جنگ حفظ می‌شود و با کسب پیروزی در این عملیات‌ها مواضع سیاسی برتری برای ایران حاصل خواهد شد.

براساس یادداشت سردار غلامعلی رشید از جلسه مشترک ارتش و سپاه در قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در غرب، استراتژی کلی ایران در جنوب و غرب به شرح زیر اعلام شد:
1- به بصره در مقایسه با سایر مناطق اولویت بیشتری داده شود.

2- در منطقه جنوب امکان تصرف بصره وجود دارد.
3- در منطقه جنوب امکان به زانو درآوردن دشمن بیشتر است و اگر در این وضعیت (با پیروزی ایران) جنگ متوقف شود به سود جمهوری اسلامی ایران است.
4- انهدام نیروهای زبده و کیفی دشمن در جنوب بیشتر ممکن است.

1- اختلاف‌نظر ارتش و سپاه از مرحله

استراتژی جدید در جلسه شورای عالی دفاع بررسی شد و سه ماه زمان برای سازماندهی و ‌آمادگی نیروها در نظر گرفته شد. آقای هاشمی در این جلسه تاکید کرد که با توجه به وضعیت ما بهتر است خواسته‌ها و شرایط خود را بر دشمن تحمیل کنیم و جنگ را به پایان برسانیم.

آقای هاشمی در خطبه‌های نماز جمعه تهران به وضعیت دشوار جنگ و سخنان امام خمینی مبنی بر حضور مردم در جنگ به عنوان واجب کفایی (2) توجه می‌کند و بر نظر و اعلام سران سپاه و ارتش برای حضور جوانان در میدان‌های جنگ چنین تاکید کرد: «روزهای حساس و سرنوشت‌ساز آخرین حرکت مهم جنگ در پیش است». توضیحات آقای هاشمی مفهوم «تعیین سرنوشت جنگ» با عملیات سرنوشت‌ساز را شکل داد.

پاورقی:

 سوم و چهارم عملیات رمضان تدریجا درباره موضوعات مختلف شروع شد و تا پایان جنگ ادامه داشت. حضور دائمی و تفکیک منطقه عملیاتی و ماموریت سپاه و ارتش با هدف مواضع دفاعی عراق در منطقه شرق بصره در عملیات رمضان به شکل مثلث بود. (روزشمار جنگ، جلد 20، ص231، 404 و 405).

2 - امام در پاسخ به استفتاء درباره کسانی که به تحصیل علوم انسانی اشتغال دارند یا در حال انجام وظیفه و خدمت به جمهوری اسلامی مشغول‌اند برای رفتن به جبهه فرمودند: «در حال حاضر تمام افرادی که قدرت دارند به جبهه بروند، باید به مقامات مسوول مراجعه کنند و چنانچه تشخیص دادند که جبهه به آنها نیاز دارد واجب است به جبهه بروند و بر هر کار دیگری مقدم است». آقای هاشمی در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «احمدآقا آمد و راجع به نظر اخیر امام که همه و دارندگان هر شغل موظف‌اند که برای رفتن به جبهه مراجعه کنند تا اینکه «من به الکفایه» تامین شود، صحبت شد. قرار شد این نظریه کمی تعدیل شود تا مسوولان مشاغل حساس نروند». (روزنامه جمهوری اسلامی، پس از بحران 24/3/80، ص 14، خاطرات شنبه 15 آبان 61)




برچسب ها : دفاع مقدس  ,


      

عملیات سایه البرز که به کمان 99 نیز شهرت دارد، نخستین عملیات هوایی بود که توسط نیروی هوایی پس از حمله عراق به ایران انجام گرفت.

این عملیات در تاریخ 1 مهر 1359 انجام شد. در این عملیات 140 هواپیمای ایرانی شرکت داشتند که خلبانان ایرانی اهداف نظامی ارتش عراق فرودگاه‌ها و آشیانه‌های نظامی ارتش عراق در مناطق کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت و المثنی را مورد هدف قرار دادند.

شرح عملیات:

رادیو بغداد در اخبار خود اعلام می‌کند که اکثر پایگاه‌ها و باندهای پرواز هوایی ایران را بمباران کرده است و طی پیامی از خلبان‌های ایرانی درخواست می‌کند خود را به عراق رسانده و پناهنده شوند.

همین رادیو طی تحلیلی اظهار می‌دارد که پس از کودتای نوژه، تعداد زیادی از خلبان‌های ایرانی از نیروی هوایی اخراج شده‌اند و همچنین به دلیل خروج مستشاران خارجی کسی قادر نیست هواپیماهای جنگی ایران را در حالت عملیّات نگه‌داشته و آنها را به‌ کارگیرد و باز در تکمیل این جنگ روانی اعلام می‌کند که به خاطر آتش‌سوزی پالایشگاه آبادان، دیگر سوختی وجود ندارد.

در ظاهر و بنا به محاسبات افسران عراقی و مستشاران خارجی همه چیز بیانگر آن است که از سوی نیروی هوایی ایران هیچ خطری متوجه عراق نیست. با تجاوز رسمی عراق، همه منتظرند که کدام نیرو اولین پاسخ این تجاوز را خواهد داد.

  • جنگ تحمیلی

هنوز 10 ساعت از حملة عراق به فرودگاه‌های ایران نگذشته است که 140 فروند جنگنده ایرانی در حریم هوایی بغداد ظاهر می‌شوند و طی عملیات برق‌آسا چندین پایگاه نظامی و دیگر مراکز مهم و حساس را در بغداد و سایر شهرهای عراق بمباران می‌کنند. صدام که به خاطر پدافند قوی عراق و به زعم خود ضعف نیروی هوایی ایران، هرگز انتظار چنین حمله گسترده‌ای را از سوی ایران نداشت، مدعی می‌شود که هواپیماهای ایران از سوریه به پرواز در‌آمده‌اند.

در حیرت همگان خبر می‌رسد که در این حمله، اهدافی در نزدیکی مرز سوریه و اردن نیز بمباران شده است. این عملیات و نفوذ تا این حد در خاک عراق، حتی حیرت کارشناسان نظامی خارجی را نیز برمی‌انگیزد که خلبانان ایرانی چگونه توانسته‌اند از دیوار توپ‌های ضدهوایی و موشک‌های سام عبور کرده و تا مرزهای اردن برسند و اهدافی را در آنجا بمباران کنند.

نیروی هوایی جمهوری اسلامی به رغم مشکلات بی‌شمار، توان و قابلیت رزمی خود را با این حمله به منصفة ظهور رسانده و به طرز باشکوهی به نمایش می‌گذارد. مردم باشور و شعف به پایگاههای هوایی هجوم برده و با قربانی کردن، مقدم خلبانان شایسته و شجاع را گرامی می‌دارند. بدین ترتیب نیروی هوایی، از این پس با عزمی جزم، در سه جبهه به مقابله با نیروی هوایی، دریایی و زمینی عراق می‌پردازد.

نیروی هوایی در اولین قدم، تمامی حملات برون مرزی دشمن را با قاطعیت پاسخ می‌دهد و تمامی تلاش خود را به کار می‌گیرد و تعداد زیادی از هواپیماهای مهاجم دشمن را در آسمان ایران مورد هدف قرار داده و ساقط می‌کند. در پی تعرضات دریایی دشمن، نیروی هوایی به یاری نیروی دریایی شتافته و با حملات پیاپی، ضربات سنگینی به شناورهای دشمن وارد می‌آورد که تعدادی از ناوشکن‌های دشمن را برای همیشه به قعر آبهای خلیج‌فارس می‌فرستد.

در ادامة عملیات با حمایت جانانه و فراموش‌نشدنی از نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران که مشغول اجرای عملیات غرور انگیز مروارید بودند،در هفتم اسفند ماه 1359 برای همیشه به حضور دشمن در آبهای خلیج فارس خاتمه می‌دهد و باقیمانده شناورهای عراقی مجبور به فرار به خورعبدالله می‌شوند.

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جبهه‌های نبرد با تلاشهای فراموش نشدنی به حمایت از رزمندگان اسلام می‌پردازند و با انهدام ادوات و امکانات دشمن، وی را مستأصل و زمین‌گیر می‌سازد. در راستای انجام بزرگترین عملیات تاریخ جنگهای هوایی ایران، عملیات کمان99انجام شد.

پایگاه بوشهر که تا به آن روز پرواز 40 فروند فانتوم را با هم تجربه نکرده بود، آماده بود. هواپیماها برروی باند پروازی قرار گرفتند و یکی پس از دیگری در دل آسمان جای گرفتند. بعد از سوختگیری هوایی، به سمت اهداف حرکت کردند. در آسمان بغداد به خاطر این که این اولین عملیات بزرگ نیروی هوایی بود، ناهماهنگی بوجود آمده بود. به شکلی که وقتی هواپیماهای پایگاه بوشهر به آن جا رسیدند، هواپیماهای دیگر از ارتفاع بالاتر درحال بمباران بودند که خلبانان شجاع ما با مانورهایی زیبا، خود را در امان نگاه داشته و اهداف مورد نظر را بمباران کردند.

نبرد البرز

موج دوم حملات آغاز شد. پایگاه تهران حمله ای دیگر را آغاز نمود که بر اساس آن هشت فروند فانتوم هر کدام به 6 بمب MK82، چهار بمب و موشک های راداری مسلح شدند و به همراه یک فروند فانتوم شناسایی به قصد بمباران پایگاه هوایی الرشید در جنوب بغداد و فرودگاه بین المللی بغداد به پرواز در آمدند.

قبل از ورود به خاک عراق، فانتوم ها به دودسته تقسیم شدند و با کم کردن ارتفاع از مرز گذشتند و وارد خاک عراق شدند. وقتی به بغداد رسیدند، پدافند عراق که دیگر آگاه شده بود، آسمان بغداد را به گلوله گرفته بودند و دودهای ناشی از آن کل آسمان را پوشانده بود.

ولی خلبانان شجاع نیروی هوایی با رشادتی مثال زدنی، به سمت اهداف خود در پایگاه الرشید و فرودگاه بغداد شیرجه رفتند و تمامی بمب های خود را بر روی اهداف ریختند که در نتیجه آن باند فرودگاه، ساختمان های آن و ماشین آلاتی که در آن قرار داشت، تقریبا منهدم شد.

وضعیت دشمن بعد از پایان عملیات

تمامی اهداف از پیش تعیین شده در خاک عراق در هم کوبیده شد و هیچ منطقه عملیاتی از قلم نیفتاد در این عملیات:

پایگاه های هوایی الرشید بغداد، کوت در استان العماره، موصل در استان نینوا، ناصریه در استان ذیقار، شعیبه در استان بصره، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، پایگاه های هوایی حبانیه شامل دو پایگاه تموز و هضبه در غرب بغداد، پایگاه هوایی ام القصر، فرودگاه بین المللی بغداد و فرودگاه المثنی، توسط بمب افکن های ایرانی بمباران شد.

هر دو باند پروازی پایگاه کرکوک، پالایشگاه های نفت کرکوک و بصره، فرودگاه حبانیه شمالی، فرودگاه المثنی، پل های ارتباطی تنومه و بصره و چاه های نفت باباگرگر و مخازن نفت موصل و تاسیسات گازی کرکوک، تنها قسمتی از خسارت های وارد به عراق بود.

با انجام این عملیات، نیروی هوایی عراق بیش از 55 درصد از توان خود را از دست داد و تا مدت ها پایگاه های هوایی آنان قادر به استفاده از تمام یا بخشی از توان خود نبودند. پایگاه هوایی الرشید به عنوان یکی از مهم ترین پایگاه های هوایی عراق، تا 69 روز نتوانست عملیاتی شود که این خود شدت حملات خلبانان تیز پرواز نیروی هوایی را نشان می داد و از سویی تمام برآوردهای دشمن را درباره این نیرو برهم زده بود.

زیرا اطلاعات آنان حکایت از زمینگیر بودن نیروی هوایی ایران داشت و براستی خلبانان شجاع ما نه تنها تمامی معادلات عراق را برهم ریخته بودند، بلکه به کشورهای دوست و هم پیمان عراق شامل کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، فرانسه، آلمان و از همه مهم تر آمریکا، پاسخی قاطع داده بودند و آنان تازه فهمیده بودند که محاسبات شان چندان دقیق هم نبوده است.

پایگاه های هوایی شرکت کننده و اهداف هر کدام:

  • 48 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن F5E از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمدند و پایگاه هوایی موصل را در هم کوبیدند
  • 40 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن F5E از پایگاه هوایی دزفول به پرواز درآمدند و پایگاه هوایی ناصریه را در هم کوبیدند
  • 16 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم از پایگاه همدان به پرواز درآمدند و پایگاه هوایی کوت را در هم کوبیدند
  • 12 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم از پایگاه بوشهر به پرواز در آمدند و پایگاه هوایی شعیبه را در هم کوبیدند
  • 12 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم از پایگاه همدان به پرواز درآمدند و پایگاه هوایی الرشید در نزدیکی بغداد را بمباران کردند
  • هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم از پایگاه بوشهر به پرواز در آمدند و فرودگاه بغداد و پایگاه شمالی حبانیه را در غرب بغداد در هم کوبیدند.

برای این عملیات جمعا 380 نفر از کارکنان نیروی هوایی با 200 فروند جنگنده بمب افکن به پرواز در آمدند که 140 هواپیما از مرز عبور کرد.

در این روز، تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با 300 پرواز عملیاتی، علاوه بر این که این حرکت را در کارنامه خود ثبت کردند، باعث شدند ارتش عراق در بکارگیری نیروهایش دچار مشکل شود و با از دست دادن آزادی عمل، نیروی زمینی خود را بدون پشتیبانی هوایی در صحنه نبرد در مناطق اشغالی ایران، به حال خود رها کند و عراق به این باور برسد که خوزستان از خاک ایران جدا شدنی نیست.

رهبرمعظم انقلاب: این عملیات معجزه بود

"گزارش هایی تا آخر وقت امروز از پیام رئیس جمهور در خبرها شنیدم، مطبوعات هم مفصلا نوشتند که صبح امروز سه فروند میگ عراقی سرنگون شده، یک فروند هواپیما هم ساعت شش به ناوهای ایرانی حمله کرده، دو فروند هواپیما هم در نزدیکی خارک قصد بمباران آن جا را داشتند و همچنین به فرودگاه های اهواز و همدان هم حمله شده که خسارات چندانی به بار نیامده است، پدافند ایران نیز یک هواپیمای میگ را سرنگون کرده که خلبان آن در اختیار ارتش می باشد."

ایشان همچنان ادامه دادند:

"نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز صبح حدود 15 مرکز نظامی را در عراق مورد هدف قرار داده که از آن جمله بغداد و شهر موصل و ... می باشد. تعداد هواپیماهایی که از ایران به پرواز درآمده 140 فروند بوده و هواپیماها تقریبا همگی به سلامت برگشتند و فقط از چند فروند اطلاعی در دسترس نیست و آن طور که صاحب نظران گفتند، این رفت و برگشت چیزی شبیه به معجزه بوده است. (در این هنگام صدای تکبیر حضار بلند می شود)."

بازتاب این عملیات:

در پی انجام موفقیت آمیز این عملیات، خبرگزاری های خارجی پرواز خلبانان ایرانی را اعجاب انگیز و مانورهوایی آنان را در بغداد و در برابر پدافند هوایی قدرتمند آن، بی نظیر خواندند. رسانه های همگانی نیز از وحشت مردم از ادامه این بمباران هوایی خبر دادند. آنان اذعان داشتند که خلبانان ایرانی چنان مانور لابه لای ساختمان های بغداد می دادند که ما مات و حیران زده شده ایم. عکاسی آمریکایی عکسی از یکی از فانتوم های ایرانی از طبقه چهارم ساختمان محل سکونت خود گرفته بود که نشان می داد یک فروند فانتوم نیروی هوایی در ارتفاعی کم تر از چهار متر از سطح زمین پرواز می کند و این مهارت خلبانان ایرانی را بر همگان ثابت نمود.

آن چه که می شود از اخبار منتشر شده متوجه شد، ضربه شدید روحی و وحشتی بود که عراق و هم پیمانانش خورده بودند.

عقابان از دست رفته:

در این روز، نیروی هوایی ارتش تعدادی از بهترین های خود را نیز از دست داد. شهیدان عزیز:

  • همایون شوقی
  • غفار رامین فر
  • غلامحسین عروجی
  • مسیح الله دین محمدی
  • بهرام عشقی پور
  • عباس اسلام نیا

بهرام عشقی پور وعباس اسلام نیا به عنوان لیدر دسته پروازی پایگاه همدان بودند، هواپیمای آنهابر روی پایگاه دچار نقص فنی شدند و تلاش شان برای نشاندن هواپیما نیز موفق نبود ، برای این که هواپیمای شان بر روی خانه های سازمانی فرودگاه سقوط نکند، آن را به ساختمان محل سکونتشان کوبیدند و همراه با همسرانشان جاودانه شدند.




برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      

مقدمه
جنگ هشت ساله که با تحریک و حمایت همه جانبه استکبار جهانی، توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.
از آن جا که نظام جمهوی اسلای در تعارض مستقیم با قدرت های سلطه گر قرار داشت، لذا از همان ابتدا با مقابله ی جدی آنان مواجه شد که به عنوان مثال: می توان به کودتاها عملیات های براندازی، درگیری های داخلی و شورش های محلی در قالب ادعای خودمختاری ها اشاره کرد.
در جریان یک مبارزه ی سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به امریکا، سفارت امریکا در تهران به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد. این واقعه شکل جدیدی به رویارویی ایران با این قدرت استکباری بخشید، امریکا تاب چنین تحقیری را نداشت، لذا با حمله ی نظامی به طبس تلاش کرد این حقارت را جبران نماید لیکن به صورتی مفتضحانه شکست خورد. از این رو امریکا در یک بررسی منطقه ای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکست های پی در پی خویش، ابتدا اقدام به تحریک اقتصادی و تسلیحاتی ایران نمود و سپس توسط رژیم بعثی عراق به عملیات نظامی علیه ایران پرداخت.
در عراق نیز صدام با روحیه ی قدرت طلبی و سلطه گری، حسن البکر را طی کودتایی از صحنه قدرت راند و با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975، خود را به عنوان وسیله ای که غرب می تواند توسط او به اهداف سلطه گرانه اش دست یابد معرفی کرد. لذا در اولین اقدام به سرکوبی شیعیان عراق دستزد و هم زمان به بمب گذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروه های ضد انقلاب مبادرت نمود. در عین حال جنگ تبلیغاتی شدیدی علیه ایران اسلامی آغاز کرد و در تلویزیون دولتی به بهانه بازپس گیری سه جزیره ی ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک، حملات مستقیم و غیرمستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران کرد و سرانجام پس از یک دوره مذاکرات مسؤولین عراقی با مسؤولین امریکایی و حضور برخی فرماندهان ارشد نظام شاه در عراق، وزارت امور خارجه آن کشور به صورت رسمی در 26/6/59، طی یادداشتی قرارداد 1975، الجزایر را لغو نمود و ارتش عراق نیز در تاریخ 31/6/1359، حمله سراسری خود را آغاز کرد.
این امر در حالی صورت پذیرفت که امام خمینی قدس سره از ماه ها قبل از آغاز حمله عراق جهت آمادگی و افزایش توان نظامی ایران تلاش می نمودند.
ایشان در مورخه 31 شهریور 1359، در پیامی به مناسبت باز شدن مدارس درباره ی آغاز جنگ تحمیلی فرمودند:
این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست. و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضد اسلام قیام کنند به واسطه ی همراهی با کفر. همچنین امام قدس سره اولین فرمان خود را درباره جنگ در تاریخ 1/7/1359، صادر فرمودند. ( 1)

بسم الله الرحمن الرحیم

مطالب زیر ابلاغ می گردد:

1- باید اطاعت از شورای فرماندهی بدون کوچکترین تخلف انجام گیرد و متخلفین با سرعت و قاطعیت باید تعیین و مجازات شوند.

2- باید اشخاص و مقامات غیرمسؤول از دخالت در امر فرماندهی خودداری کند و فرمانده کل قوا به نمایندگی این جانب و شورای فرماندهی، مسؤول امور جنگی هستند.

3- در شرایط فعلی اقدام دادگاه های ارتش در اموری که شورای فرماندهی صلاح نمی داند بدون اطلاع این جانب ممنوع اعلام می گردد.

4- رادیو و تلویزیون موظفند اخباری را نقل کنند که صد در صد صحت آن ثابت می باشد و برای عدم اضطراب و تشویش اذهان، اخبار را از غیر منابع موثّق نقل ننمایند.

5- نیروهای انتظامی موظف هستند، کسانی را که دست به شایعه سازی می زنند از هر قشر و گروهی که باشند، فوراً دستگیر و به دادگاه های انقلاب تسلیم و دادگاه های مذکور آنان را در حد ضد انقلابیون مجازات نمایند. مردم مبارز ایران موظف هستند، شایعه سازان را به دادگاه های انقلاب معرفی و با نیروهای انتظامی همکاری نمایند.

6- روزنامه ها در وضع فعلی موظفند از نشر مقالات و اخباری که قوای مسلح را تضعیف می نماید، جداً خودداری نمایند که امروز تضعیف این قوا عملاً و شرعاً حرام و کمک به ضد انقلاب است. من کراراً از نیروهای مسلح عزیز پشتیبانی نموده ام و امروز که آنان در جبهه جنگ با صدام کافر هستند، تشکر می کنم و از زحمات آنان قدردانی می نمایم و از خداوند متعال توفیق و پیروزی برای آنان طلب می نمایم.

7- اکیداًهمه قشرهای ملت و ارگان های دولتی موظف شرعی هستند که دست از مخالفت های جزئی که دارند، بردارند و با مخالفت خود کمک به دشمنان اسلام ننمایند.

والسلام

ادوار مختلف جنگ تحمیلی

دوره ی اول جنگ از شروع جنگ تحمیلی تا آزادی خرمشهر و دوره دوم آن از آزادی خرمشهر تا پایان جنگ می باشد.

این دو دوره به 6 مقطع (2 مقطع مربوط به دوره اول و 4 مقطع مربوط به دوره دوم) تقسیم شده است.

دوره ی اول: دشمن پس از یک ارزیابی غلط از اوضاع ایران اسلامی و عدم شناخت از پشتوانه های مردمی انقلاب، با یک زمینه سازی وسیع اقدام به تهاجمی همه جانبه کرد و تا اندازه ای توانست در خاک ایران اسلامی نفوذ کند؛ اما با حضور نیروهای مدافع انقلاب، دشمن زمین گیر شد و پس از یک تحول سیاسی و نظامی و با برکناری عناصر غیرمؤمن به انقلاب، امکان حضور نیروهای مردمی در جبهه ها فراهم گردید. با این برتری نظامی، ابتکار عمل در دست نیروهای خودی قرار گرفت و طی یک سلسله عملیات، خرمشهر آزاد شد.

دوره ی دوم جنگ در حالی آغاز شد که دشمنان در جستجوی راه هایی جهت مهار قدرت رزمندگان اسلام بودند. لذا، این دوره شاه حضور و فعالیت قدرت های خارجی در صحنه مستقیم نبرد و تلاش های بی حد و حصر اقتصادی و سیاسی برای مهار نظامی ایران است. این امر در حالی صورت پذیرفت که دشمن منفعلانه با یک تغییر استراتژی شتاب زده، شعار صلح خواهی را محور ادعاهای خویش قرار داده و عمده ی نیروهایش به پشت مرزهای بین المللی رانده شده بود.

الف دوره اول


1- مقطع اول: آغاز حملات عراق

در 31 شهریور سال 1359، نیروهای عراق با آمادگی قبلی و زمینه سازی مناسب، حمله به مرزهای ایران را در طول نوار مرزی از آبادان تا قصرشیرین آغاز کردند. هم زمان با این حمله، هواپیماهای دشمن بسیاری از مراکز نظامی و استراتژیک و فرودگاه های ایران و نیز 19 شهر را مورد بمباران قرار دادند. اهداف اصلی عراق در این تهاجم عبارت بودند از:

- حاکمیت بر اروند رود و باز پس گیری سه جزیره ی ایرانی خلیج فارس به منظور جبران قرارداد 1975، الجزایر.

- جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به عراق و یا استقلال آن به نام عربستان.

- تضعیف جمهوری نوپای اسلامی تا مرز سقوط.

به منظور دستیابی به این اهداف، عراق یک استراتژی جنگ سریع ( سه روزه) را طراحی کرد با این تصور که نیرویی که توانایی مقابله با ارتش آن کشور را داشت باشد وجود ندارد.

عراق با انتخاب مناطق جغرافیایی و تقسیم آنها بین یگان های رزمی، این استراتژی را در پناه یک جو تبلیغاتی شدید و دیپلماسی پر تحرک و نیز با در اختیار داشتن ستون پنجم، در حالی که پاسگاه های مرزی تاب مقاومت در برابرتهاجم دشمن را نداشتند، هجوم خود را آغاز کرد و به دلیل عدم آمادگی نیروهای ایرانی به راحتی وارد خاک جمهوری اسلامی شد. بدین ترتیب ارتش عراق طی 48 ساعت به نزدیکی شهرهای مرزی رسید. لیکن آنچه مورد ارزیابی و توجه دشمن قرار نگرفته بود، میران فداکاری مردم و مقاومت عناصر بومی بود. بدین شکل استراتژی جنگ سریع به شکست انجامید.

در این میان، به دلیل حضور نیروهای لیبرال در رأس امور، از جمله وجود بنی صدر به عنوان ریاست جمهوی، تحریمی داخلی علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت و با شهادت فرماندهان محلی و جوانان در شهرها، عراق موفق به تصرف بسیاری از شهرهای مرزی و سرانجم خرمشهر گردید. به این ترتیب گرچه عراق نتوانست به اهداف اولیه خویش دست یابد، لیکن قسمت هایی از خاک ایران را تصرف کرد. در این مرحله، عراق موضع سیاسی خود را تغییر داد و در تمامی مناطق اشغال شده، اقدام به پدافند نمود و به ایران پیشنهاد آتش بس و مذاکره نمود. ایران هرگونه پذیرش آتش بس را، پیش از خروج نیروهای عراقی رد کرد.

پس از پاسخ ایران، عراق تلاش کرد خطوط پدافندی خود را اصلاح نموده و برای یک جنگ درازمدت، نقاط مناسب و حساس استراتژیک را به دست آورد. لذا، همچنان به فشار خود به منظور تصرف آبادان و اهواز ادامه داد. اما با مقاومت عناصر پراکنده ی محلی و مردمی که بدون سازمان خود را به جبهه رسانده بودند، روبرو و متوقف شد. در این زمان عملاً فرصتی مناسب برای رزمندگان ایرانی فراهم شد تا به سازماندهی و تقویت خود بپردازند.

در طی این فرصت، ایران دست به انجام چندین عملیات محدود منظم زد. لیکن توفیق چندانی نیافت. ولی برخی عملیات محدود ایذایی که به صورت مشترک توسط یگان های ارتش و سپاه و نیروهای مردمی انجام شد از موفقیت بیشتری برخوردار گردید.

امام خمینی قدس سره با توجه به موضع منفی بنی صدر در قبال پیروزی های رزمندگان ارتش اسلام در تاریخ 21/3/1360، وی را از فرماندهی نیروهای مسلح عزل و بلافاصله مجلس، عدم کفایت وی را تصویب کرد. بدین ترتیب مقطع دوم جنگ آغاز شد.


2- مقطع دوم: دفع تجاوز عراق

با عزل بنی صدر، شرایط در جبهه های نبرد متحول گردید، به گونه ای که عملیات نسبتاً بزرگی، در همان شب عزل وی در جبهه های جنوب با رمز فرماندهی کل قوا خمینی روح خدا انجام گرفت که به پیروزی منجر شد. این پیروزی سرآغاز طراحی عملیات های مشترک ارتش و سپاه با پشتیبانی نیروهای مردم گردید. از طرف دیگر، امریکا با از دست دادن مهره مؤثر خود یعنی بنی صدر، گروه های سیاسی مخالف انقلاب را وادار کرد که علیه نظام اسلامی ایران وارد جنگ مسلحانه شوند. این حرکت نیروهای مخالف که به طور عمده در دانشگاه تهران تجلی یافته بود، منجر به صدور فرمان انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها از سوی امام قدس سره گردید؛ و با خلع بنی صدر و انتخاب شهیدان رجایی و باهنر ایران از نظر سیاسی یکپارچه گردید.

تنها پس از گذشت یک ماه از شهادت شهیدان رجایی و باهنر، بزرگترین عملیات مشترک ارتش و سپاه تحت عنوان ثامن الائمه آغاز شد. پیروزی های پی در پی منجر به تقویت روح وحدت ملی در کشور گردید و عملاً حضور ضد انقلاب در ایجاد درگیری ها کاهش یافت و در پی آن ثبات ساختار سیاسی و اقتصادی جلوه گر شد. در این اثنا رزمندگان اسلام به طراحی عملیات بزرگ دیگری در اولین شب سال 1361، با نام فتح المبین( 2)دست زدند. متعاقب این عملیات اولین گردان های تانک، توپخانه و پدافند هوایی و مهندسی از غنایم به دست آمده شکل گرفت.

عراق در پی شکست های متوالی، داعیه صلح خواهی و آتش بس را سرداد در حالی که منتظر حرکت رزمندگان در یک تهاجم بزرگ برای فتح خرمشهر بود. سپاهیان اسلام با یک تدبیر ماهرانه و توکل بر خدا از چند محور کارون و جاده اهواز خرمشهر عملیات خود را طی سه مرحله آغاز و سرانجام در سوم خرداد سال 1361، وارد خرمشهر شدند. حرکت رزمندگان در این منطقه منجر به پاکسازی کامل مناطق جنوبی از نیروهای عراقی گردید.

بدین ترتیب با فتح خرمشهر، دوره دوم جنگ که در طی آن امریکا به صورت مستقیم وارد صحنه نبرد گردید، آغاز شد.

ب: دوره دوم
1- مقطع اول: تعقیب و تنبیه متجاوز

دوره ی اول جنگ، در حالی پایان پذیرفت که اغلب ضعف های ناشی از بحران انقلاب در یک بسیج مردمی برطرف گردید و ساختار نظامی ایران شکل خود را به خوبی بازیافت.

دشمن که توانایی انقلاب اسلامی را درک کرده بود در پی چاره ای برای گریز از این مهلکه بود؛ لذا رییس جمهور عراق دو هفته پس از باز پس گیری خرمشهر توسط رزمندگان اسلام به کلیه نیروهای خود دستور عقب نشینی به مرزهای بین المللی را داد و در همین حال به دعوت از مجامع بین المللی پرداخت در حالی که هدف اصلی، تقویت بنیه نظامی ارتش عراق بود. در همین راستا، اسرائیل به تهاجمی همه جانبه به منظور تصرف لبنان دست زد. این اقدام هم زمان با طرح سه شرط اساسی ایران به منظور خاتمه دادن به جنگ بود.

این شرط ها عبارت بودند از:

خروج نیروهای اشغالگر، تعیین و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت.

در بین شرایط بالا، تنبیه متجاوز شرطی بود که استکبار حاضر به پذیرش آن نبود.

به همین منظور با طرح مسأله ی حمله اسرائیل، عراق شعار صلح خواهی را با شعار اتحاد علیه اسرائیل درهم آمیخت و تلاش کرد ایران در مقابل کشورهای اسلامی قرار دهد و با استفاده از این فرصت به تحکیم مواضع خود بپردازد. در این میان نیروهای ایرانی از طریق مرز سوریه سعی کردند به تجاوز اسرائیل پاسخی دندان شکن دهند. امام خمینی قدس سره با هوشیاری تمام و طرح شعار راه قدس از کربلا می گذرد توجه نیروهای رزمنده را به جبهه های داخلی معطوف گرداند.

به همین منظور عملیات رمضان، در سال 1361، طراحی شد تا هدف تنبیه متجاوز به صورت عملی جلوه گر شود. اگر چه این عملیات دستاورد مهم نظامی در پی نداشت، لیکن عزم راسخ مردم ایران را متجلی نمود.

در این مقطع از جنگ، تلاش عراق تنها معطوف به ایجاد استحکامات در مرزها و آمادگی مقابله با نیروهای ایرانی بود.

هر چند در طی این مدت عملیات های پراکنده کوچک و بزرگی صورت گرفت، اما هیچ یک جای پای بزرگی برای نیروهای ایرانی نگشود. ناگفته نماند که در این مقطع عناصر جاسوسی دشمن و تجهیزات ماهواره ای استکبار جهانی یکی از عوامل مؤثر بود، به همین جهت فرماندهی جنگ تصمیم گرفت به طراحی عملیاتی دست نزند که از دید دستگاه های جاسوسی دشمن پنهان بماند. نتیجه ی چنین عملیاتی( 3) تصرف جزایر مجنون بود که می توان پس از فتح خرمشهر آن را بزرگترین دستاورد سیاسی، اقتصادی و نظامی دانست. پس از این عملیات و اتمام مأموریت، نیروهای ایرانی از منطقه خارج شدند و تا فاصله زمانی یک سال عملیات بزرگی اجرا نشد.

در اواخر سال 1363، عملیات بَدْر به وقوع پیوست و پس از این عملیات نیروهای ایران تهاجمات ایذایی و پراکنده بسیاری انجام دادند که منجر به اشتغال دشمن از یک سو و فراهم کردن زمینه به منظور طراحی عملیات بزرگ بعدی گردید.

عملیات والفجر 8 که در 20/11/1364، صورت گرفت، تصرف بندر فاو عراق را در پی داشت و منجر به ایجاد مرز زمینی ایران و کویت شد. این ضربه آن چنان هولناک بود که عراق با تمام استعداد زرهی و هوایی خود طی 70 روز تلاش کرد بخش های تصرف شده را باز پس گیرد، لیکن به دلیل اهمیت استراتژیک این منطقه، علی رغم حمایت های بین المللی اعم از ارائه سلاح های شیمیایی و هواپیماهای پیشرفته، کاری از پیش نبرد. بدین ترتیب دستورالعمل تهاجم دوباره، تحت عنوان دفاع متحرک برای ارتش عراق صادر گردید.


2- مقطع دوم: رویارویی دوباره عراق

در مقطع اول از دوره دوم عراق در مقابل عملیات والفجر 8 و تصرف فاو به زانو درآمد و در باز پس گیری این منطقه نیز با شکست مواجه گردید.

از آنجا که نیروهای بسیجی کشوردر پایان مأموریت های عملیاتی 3 ماه از یگان ها جدا می شدند، عراق در چند جبهه و در ظرف مدت کمتر از سه ماه به بیش از 11 نقطه، از مرزهای ایران حمله کرد و توانست در 26 اردیبهشت 1365، شهر مهران را تصرف کند. رزمندگان اسلام با شایستگی به تمام حملات دشمن پاسخ گفتند و با انجام عملیات متعدد مهران و حاج عمران را باز پس گرفتند.

در زمستان همان سال نیروهای ایرانی عملیات بزرگ دیگری را طراحی کرده، به مورد اجرا گذاشتند. عملیات های کربلای 3 و 4 و بلافاصله کربلای 5 آغاز گردید و شلمچه که بزرگترین دژ دفاعی عراق بود، توسط ایرانیان تسخیر شد. متعاقب آنها عملیات های کربلای 8، نصر 4 و 7 صورت گرفت، تا سرانجام در تیر ماه 1366، قطعنامه ی 598، تصویب و بلافاصله پس از آن نیروهای بیگانه رسماً وارد خلیج فارس شدند.

این اقدامات و فشارهای اقتصادی شدید، بمباران شدید شهرها و حتی فاجعه شکستن حریم امن مکه مکرمه، هیچ کدام خللی در روند برنامه ها ایجاد نکرد و سرانجام در اواخر سال 1366، حلبچه نیز فتح شد. امام خمینی قدس سره در پیامی به همین مناسبت چنین فرمودند:

امروز روز حضور در حجله ی شهادت و میدان نبرد است. روز نشاط عاشقان خداست. روز جشن و سرور عارفان الهی است. امروز روز نغمه سرایی فرشتگان در ستایش انسان های مجاهد ماست امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون نمود و زره مقدس جهاد و مقاومت پوشید و در افق طلیعه فجر تا ظهور شمس به پیش تاخت و ضامن بقای خون شهیدان بود، فرزندانم! دشمن در بمباران شیمیایی مناطق مسکونی نهایت قساوت و درندگی خود را نشان داده است و با حمله ی شیمیایی به مردم بی دفاع عراق حتی پایه های حمایت حامیان خود را نیز سست کرده است. به سوی جبهه ها هجوم برید تا ضربات پی در پی شما قرار و امان او را بگیرد که انشاء الله پیروز خواهید شد. ( 4)
3- مقطع سوم: تهاجم دوباره سراسری عراق
مقطع دوم، از دوره دوم، حدود یک سال و نیم به طول انجامید، در طی این مدت تهاجمات زمینی دشمن، به شدت سرکوب شد و علی رغم تمامی فشارهای اقتصادی و سیاسی و نیز بمباران شهرها، ایران از مواضع خود عقب نشینی نکرد.
عراق با استفاده از تبعات، پیروزی در فاو، شلمچه و پس از گذشت زمانی اندک به مرز دهلران رسید.
این تهاجمات در حالی صورت پذیرفت که کشتی های امریکایی در خلیج فارس به سکوهای نفتی ایران حمله کرده و راه را بر کشتی های غیر نظامی ایران بسته بودند. در این بین، یک فروند هواپیمای مسافربری توسط ناوگان امریکایی در خلیج فارس سرنگون گشت و کلیه مسافران و خدمه آن مظلومانه به شهادت رسیدند. با توجه به فشارهای شدید نظامی، سیاسی و اقتصادی در تاریخ 27/4/1367، جمهوری اسلامی ایران 598، را مشروط به تنبیه و توبیخ متجاوز پذیرفت.
با این اقدام غیر منتظره ایران، تمام اهرم های فشار بین المللی و محاصره های اقتصادی و سیاسی در تردید واقع گردیدند. قوای نظامی عراق که احساس قدرت مطلق می نمود، ابزار خود (قطعنامه) را رو در روی خویش دید، لیکن به تهاجم خود ادامه داد، چرا که تصور می کرد خواهد توانست اهدافی را که در آغاز جنگ به دست نیاورده است به چنگ آورد، بنابراین دگرباره وارد سرزمین مقدس ایران اسلامی شد. بدین ترتیب مقطع چهارم پدیدار گردید.
4- مقطع چهارم: دفع دوباره تهاجم عراق
آخرین مقطع جنگ در موقعیتی شکل گرفت که تمامی شرایط علیه ایران بود. فشارهای شدید اقتصادی، تهاجم گسترده ی ناوهای امریکایی، موشکباران و بمباران شهرهای ایران، حضور فعّال منافقین در همراهی با دشمن و بسیاری موانع عظیم دیگر باعث گردید تا عراق به حملات پیاپی خود بیفزاید.
عراق در رزوهای 30 و 31 مرداد 1367، حمله خود را به منظور تصرف اهواز و خرمشهر آغاز کرد. اما این شرایط یکی از حماسی ترین دوران دفاع مقدس را رقم زد. زیرا در همین ایام پیام امام قدس سره باعث ایجاد جریانی مردمی گردید. در طی این جریان، جماعت کثیری اعم از رزمنده و غیر رزمنده به سمت جبهه ها هجوم آوردند و ظرف کمتر از چند روز نیروهای مهاجم عراقی را به آن سوی مرزها راندند.
منافقینی که در محور غرب فعالیت داشتند نیز محاصره و به کلی منهدم شدند.
عملیاتی در 5/5/1367، برای عبور از مرزهای عراق تدارک دیده شد. لیکن به فرمان امام قدس سره و این که در پذیرش قطعنامه استوار هستیم، حملات مزبور متوقف شد.
با حملات متهورانه نیروهای رزمنده در تاریخ 10/5/67، عراق پس از گذشت دو هفته فشار همه جانبه، قطعنامه را پذیرفت و با حضور نیروهای فعّال سازمان ملل در تاریخ 29/5/67 توپخانه جنگ از آتش باز ایستاد. این مقطع از جنگ نشان داد که ابتکار عمل در دست رزمندگان ایرانی قرار داشته و علی رغم کمبود امکانات، همچنان بر سر ارزش های خویش استوار باقی مانده اند و این همان چیزی بود که دشمن از آن واهمه داشت.
نتیجه گیری:
تجاوز عراق به ایران که در سپتامبر 1980، آغاز شد و به مدت 8 سال ادامه یافت، طولانی ترین و بی سابقه ترین جنگ متعارف قرن حاضر به شمار می رود، چرا که جنگ جهانی اول و دوم مدتی کمتر از هشت سال ادامه یافتند و جنگ های دیگر، مانند جنگ ویتنام شمالی و جنوبی نیز به عنوان یک جنگ متعارف همانند جنگ ایران و عراق شناخته نشده است. تاریخ از هشت سال جنگ برای ایران، شرف و آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا را در صفحات خود ثبت کرد، اما از متجاوز و متحدان او که طی هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نخواهد کرد.
پی نوشتها:
1- صحیفه نور مجموعه رهنمود های امام خمینی قدس سره بهمن ماه 1362 جلد 13 ص 94.
2- تاریخ دقیق این عملیات 2/6/1361 می باشد.
3- عملیات خیبر 3/12/1362.
4- صحیفه ی نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی قدس سره، انتشارات سازمان مدارک انقلاب اسلامی، چاپ اول، جلد بیستم، 1369، ص 165.




برچسب ها : دفاع مقدس  ,


      
چهارشنبه 94/7/8 1:18 ع

ماهواره‌های غرب با پرواز در آسمان منطقه عملیاتی، این هشدار را به صدامیان می‌دهند که حمله‌‌ای در شرف وقوع است، ولی به خاطر استتار نظامی نیروهیا رزمنده نمی‌توانند منطقه درگیری را شناسایی کنند. عراق برای جلوگیری از عملیات احتمالی، طی پیامی از ایران می‌خواهد به خاطر ماه حرام از جنگ خودداری شود، غافل از این خودش در ماه ذی‌الحجه که از ماه‌های حرام محسوب می‌شود، حمله سرتاسریش را آغاز کرده بود.

در منطقة عملیاتی موسیان شور و حالی دیگر حکمفرما می‌شود. لشکرهای 25 کربلا، نجف‌اشرف، علی‌بن‌ابیطالب‌(ع) و امام حسین‌(ع) مأموریت می‌یابند خود را در خطوط درگیری محرم سازماندهی کنند و گردان سیدالشهدای لشکر 25 همچون دیگر یگان‌ها پس از سی‌کیلومتر پیاده‌روی به منطقه موردنظر رسیده ودر آنجا مستقر می‌شوند.

وظیفه هر لشکر و گردان مشخص و یادآوری می‌شود که دشمن به خاطر تجربه از عملیات‌‌های قبل و حساس بودن نسبت به ماه محرم در آماده باش کامل به سر می‌برد و از آنجا که نمی‌شود از غافلگیری و بی‌خبری آن‌ها استفاده کرد، پس باید از سرعت عمل بهره گرفت. به فرماندهان نیروهای عمل کننده گفته می‌شود که اگر سرعت عمل عملیات فتح‌المبین در کار باشد، پیروزی چشمگیری حاصل خواهد شد در غیر این صورت، نتیجه کار مطلوب نخواهد بود.

در حالی که همه چیز طبق برنامه دلخواه پیش می‌رود، هوای مهتابی، خلجانی در ذهن فرماندهان به وجود می‌آورد. برای رفع این مشکل، رزمندگان با خلوص تمام دست به دعا بر می‌دارند، ناگهان غرش مهیبی فضای منطقه را به لرزه در می‌آورد و در پی آن ابرهای سیاه و متراکم آسمان منطقه را می‌پوشاند.

باران شدیدی در می‌گیرد و صدای رعد، طنین آتشبارهای دشمن را بی‌اثر و خاموش می‌کند و برق آسمان با درخشش خیره کننده، منورهای عراقی را بی‌فروغ جلوه می‌دهد. سرانجام با الطاف خدای متعال و فرماندهی حضرت صاحب‌الزمان (عج) زمینه برای اجرای عملیات فراهم می‌شود.

سرانجام لحظة موعود فرا می‌رسد و در قرارگاه کربلا، آیت‌الله طاهری، آیت‌الله جنتی و فرماندهان سپاه اسلام دست‌ها را با آسمان بلند کرده و از خداوند سبحان یاری می‌طلبند.ترنّم ریزش باران رحمت و نجوای دعای توسل درهم می‌آمیزد و فضای ملکوتی حاصل می‌شود و بار دیگر بوی عملیات فتح‌المبین را پر می‌کند.

در تاریخ 10/8/61 در ساعت 08/22 دقیقه، عملیات محرم با رمز مبارک «یا زنیب (س)» در منطقه عملیاتی موسیان با اهداف آزادسازی ارتفاعات حمرین در جنوب دهلران، خارج کردن شهرهای موسیان و دهلران از زیر آتش توپخانه و تهدید و دسترسی به امکانات داخل خاک عراق آغاز می‌شود.

رزمندگان اسلام مرکب از چهار لشکر از سپاه و یک تیپ از ارتش، حرکات مقدماتی را آغاز کرده و به سوی اهداف به حرکت در می‌آیند. لشکر 25 کربلا با عزمی راسخ، پس از عبور از میدان‌های وسیع مین و تله انفجاری، همچون صاعقه بر سر ارتش عراق وارد می‌شود. گردان حمزه این لشکر با سرعت عمل خراق‌العادة خود، خطوط دفاعی دشمن را شکسته و نخستین آثار شکست را بر بعثیان نمایان می‌سازد.

بر اثر آتش پر حجم دشمن، هرگونه تحرک از نیروهیا پشتیبانی کننده ایران سلب می‌شود که سرانجام با لیاقت و کاردانی فرمانده گردان سیدالشهداء و مسؤول گروهان عملیاتی گردان، نیروها با موفقیت از میدان مین و زیر آتش دشمن عبور می‌کنند و در این لحظات که نبرد به اوج خود می‌رسد، ابر سیاه کنار رفته و ماه دوباره ظاهر می‌شود.

لشکرهای امام حسین‌(ع) و علی‌بن‌ابی‌طالب‌(ع) و نجف اشرف در طرفین لشکر 25 همچون پتک بر سردشمن فرود می‌آیند. لشکر امام حسین (ع) به سمت چم هندی یورش می‌برد، اما در اثر بارندگی و جریان سیل تعدادی از نیروها عقب مانده و عده‌ای هم به شهادت می‌رسند.

بناچار رزمندگان این لشکر به سمت شمال منطقه درگیری به حرکت در می‌آیند و با نصب پل از منطقه چم‌هندی به طرف چم سری تغییر حرکت می‌دهند. با حرکتی بی‌نظیر و باور نکردنی برای دشمن، نیروهای متجاوز بعث از همین محور هدف تهاجم این لشکر مجرب قرار گرفته و قلع و قمع می‌شوند و ارتفاعات جبل حمرین، در معرض آزادی قرار می‌گیرند.

لشکر علی‌ابن‌ابی‌طالب‌(ع) به رغم آتش پر حجم دشمن، به سوی مواضع دشمن یورش می‌برد و با وجود آتش سنگین دژ دفاعی آن‌ها را درهم می‌کوبد که با ادامة تهاجم، جاده ‌العماره زیر دید و تیر مستقیم این لشکر قرار می‌گیرد و با این همجمه سنگین، به نقل و انتقالات دشمن در این محور خلل وارد می‌شود. جاده عین خوش، دهلران از زیر دید و تیرمستقیم خارج و ارتباط مرزی جنوب و غرب ایران بیش از پیش برقرار می‌شود.

لشکر حماسه آفرین نجف‌اشرف با حرکتی تحسین‌برانگیز، مقر تیپ 606 پیادة دشمن را محاصره می‌کند، به طوری که دشمن تا ساعت‌ها از محاصره مطلع نمی‌شود. از مقر فرماندهی لشکر 10 زرهی عراق به این تیپ اطلاع داده می‌شود که در محاصره هستند، لذا مقاومت کنند تا نیروهای کمکی برسند. فرماندهان این تیپ که بر اثر نوشیدن موادالکلی هوش خود را از دست داده‌‌اند، اطلاعیه و آماده باش لشکر 10 را به تمسخر می‌گیرند. محاصرة تیپ تکمیل و لشکر پیروز نجف اشرف با سرافرازی وارد موضع این تیپ می‌شود و تعدادی از سرابازان و فرماندهان آن را به اسارت در می‌آورد.

تا نزدیک صبح، بیشتر اهداف عملیات تأمین می‌شود و الحاق نیروها با موفقیت صورت می‌پذیرد؛ ولی در منطقه چپ درگیری، بر اثر بارندگی و طغیان آب شکاف ایجاد می‌شود و تلاش می‌گردد تا دشمن نتواند از آن نقطه استفاده کند. با روشن شدن هوا، هواپیماهای عراق با تمام امکانات اقدام به حمله کرده و با ریختن بمب و راکت تلاش می‌کنند تا مانع ادامه عملیات شوند.

در همین هنگام نیروی هوایی ایران نیز وارد معرکه شده بو با هجوم‌های دلاورانه خود پاسخی مناسب به نیروی هوایی عراق می‌دهند و با ساقط کردن هفت فروند از جنگنده‌های دشمن، حریف را از معرکه خارج می‌کنند. در پایان مرحله اول با آزادی 550 کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی،‌نفر از بعثیان کشته و زخمی و 1970 تن به اسارت در می‌آیند. همچنین 90 دستگاه تانک و نفربر و 13 دستگاه خودرو منهدم می‌شود. هفت فروند هواپیما ساقط شده و 45 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه خودرو و مقادیر زیادی جنگ‌افراز از انواع مختلف به غنیمت رزمندگان اسلام در می‌آید.

با انجام مرحله اول، ضربات سختی با لشکر 10 زرهی تحت امر سپاه چهارم (مأمور در منطقه) وارد می‌شود و زمینه برای ورود رزمندگان به داخل خاک عراق و تهدید مناطق عمقی فراهم می‌شود. برای این که دشمن نتواند به سرعت خود را بازسازی کند، رزمندگان برای شروع مرحله بعدی عملیات در آماده باش کامل به سر می‌برند و تنها پس 38 ساعت بازسازی انجام شده و بلافاصله در مواضع خود مستقر می‌شوند تا مرحله دوم را با قدرت و قاطعیت آغاز کنند.

مرحله دوم عملیات محرم

‏مرحله دؤم عملیات محرم در تاریخ 11/8/61 ساعت 5/2‏ بعد از نیمه شب با رمز«‏یا زبنب(س)» ‏آغاز می‌شود. .به دلیل موفق نشان نیروها در سمت چپ محور درگیری و امکان ‏عملیات از طرف دشمن، یگان‌های رزمی ایران به سرعت اماده می‌شوند تا نقطه ضعف را ‏پر نمایند.

‏پس از عبور نیرو‌های اسلام از موانع ایذایی و میدان مین، ابتدا گردان سیدالشهداء که مهمترین گردان لشکر 25 ‏محسوب می‌شود -خود را ب‏ه مواضع دشمن می‌رساند که با شلیک تعداد زیادی گلوله و موشک آر پی جی به سوی دشمن، اقدام به عملیات ایذایی می‌کند و بدین صورت زمینه برای هجوم لشکر امام حسین‌(ع) و علی بن ابی طالب‌(ع) آماده می‌شود.

نیرو‌های اسلام پی از عبور از موانع متعدد و مین‌های منور و بشکه های آتش‌زا، به مواضع ارتش عراق یورش می‌برند. درگیری در مواضع دشمن به نبرد تن به تن می‌رسد و ‏تعداد دیگری از عراقی‌ها کشته و زخمی و تسلیم می‌شوند و بقیه راه فرار را در پیش می‌گیرند.

‏مواضح مستحکم نیروهای بعثی با هجمه بی‌امان رزمندگان درهم کوبیده می‌شود و ‏بلافاصله به تصرف در می‌آید. بدین ترتیب پاسگاه‌های جم هندی و ربوط و... آزاد و به دنبال ‏آن بسیاری از اهداف تأمین شده در مرحله اول، تثبیت می‌شوند.

‏در ساعت 5 ‏صبح، رزمندگان خود را به جاده شرها نی رسانده و تهاجم تانک‌های عراق را درهم می‌کوبند. تعدادی از تانک‌ها به آتش کشیده می‌شو ند. در ساعت 7 صبح‌الحاق نیروهای ایرانی کامل می‌شود.

مرحله سوم عملیات محرم

‏سومین مرحله این عملیات در ساعت ده ‏شب تاریخ 15/8/61 با هدف تسخیر ارتفاعات غربی، دامنه‌های غربی جبال حمرین، جاده‌‏های تدارکاتی دشمن و تأمین اهداف فتح شد در مراحل نخستین آغاز می‌شود. این در حالی است که رادیو بخش فارسی بغداد بشدت تلاش می‌کند با پخش اکاذیب، رزمندگان اسلام را از حمله باز دارد. این رادیو مانند همیشه ‏ایران را تهدید به استفادة از جنگ افزارهای ناشناخته و جدید می‌کند.

همچنین به مردم ‏مرز نشین عراق اطمینان می‌دهد که ایرانیان هرگز نخواهند توانست از مرز عبور کنند، اما لشکرهای أزادیبخش اسلام، برای سومین بار پس از عبور از بلندی‌های حمرین به سوی چاه‌های نفتی منطقه یورش می‌برند و تمامی موانع را پشت سر می‌گذارند. عدة زیادی از ‏نیروهای دشمن در این نبرد سخت کشته و زخمی شده یا به اسارت قوای اسلام درمی‌آیند.

فرماند‌هان نظامی بعث تلاش می‌کنند با جمع‌‌آوری نیروهای پراکنده آن‌ها را مجددأ سازماندهی کنند و پاتک‌هایی را علیه ایران آغاز نمایند که بالطف خداوند و هوشیاری رزمندگان اسلام همة آن‌ها قبل از این که فرصتی برای عکس‌العمل بیابند،‏ تار و مار می‌شوند.

‏چاه‌های نفتی منطقه به استعداد 50 حلقه به تصرف ایران درمی‌آید و برای ورود به شهرک زبیدات عراق، گردان‌های لشکر 25‏ کربلا به دژهای دفاعی عراق یورش می‌برند. سرعت عمل یگان سیدالشهداء دشمن را دچار سردرگمی می‌کند. شهر لحظه به لحظه به محاصره نزدیکتر می‌شود. شلیک آتشبارها و حملات هوایی دشمن علیه رزمندگان شدت می‌گیرد، اما برتری آتش و توان رزمی نیروهای اسلام، هرگونه تحرکی را از سوی نیرو‌های عراقی خنثی می‌کند.

‏در جاده زبیدات کامیون مهمات دشمن سعی می‌کند به نیروهای محاصره شدة خود مهمات برساند، اما قبل از این کار مورد هدف قرار گرفته و در اثر انفجار مهیب و آتش حاصل از آن، به خاکستر می نشیند و در پی آن صدای تکبیر رزمندگان فضا را پر می‌کند و شیران شمال در قالب لشکر 25‏ کربلا با الهام و تبعیت از جانبازان و شهدای خرد تبدیل به آهن گداخته می‌شوند و دیگر هیچ کس را یارای مقابله با آنان نیست.

‏دشمن وقتی در مقابل تهاجم سنگین رزمندگان به استیصال می‌افتد، از سلاح شیمیایی ‏استفاده می‌کند. ناگهان تعدادی از هلی‌کوپترهای مسلح به راکت شیمیایی وارد منطقه می‌شوندکه با لطف خداوند گردباد شدیدی در می‌گیرد و هلی‌کوپترها بناچار عقب می نشینند.

‏در آستانه ورود به شهرک زیبدات تانک‌های مستقر در بلندی‌ها و شیارها آخرین تلاش را انجام می‌دهند تا مانع سقوط شهر شوند. آر پی جی زنها تعدادی از آن‌ها را شکار می‌کنندکه باقیمانده تانک‌ها از مهلکه می‌گریزند و در سمت غرب زیبدات موضع می‌گیرند.

‏پس از درهم شکستن آخرین مقاومت‌های دشمن، لشکر 25 ‏کربلا و دیگر یگان‌ها با سرافرازی وارد شهر تخلیه شده زبیدات می‌شوند وکار تعقیب را تا غرب شهرک ادامه می‌دهند. آنگاه بلدوزرهای جهاد، سپاه و ارتش اقدام به ایجاد خط دفاعی مناسب می‌کنند. نیروهای اسلام در پشت آن مستقر و آماده دفع باتک‌های احتمالی دشمن می‌شوند.

‏همزمان با ورود رزمندگان به شهر زبیدات، در محورهای سمت راست منطقه عملیاتی، ‏پاسگاه‌های شرهانی و ابوغریب نیز به تصرف قوای اسلام درمی‌آید و بدین ترتیب تمامی اهداف تأمین می‌شود. در تصرف این پاسگاه‌ها اکثر نیروهای بعث فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند و تعدادی هم که به زور فرماندهی مقاومت می کننده سرانجام کشته یا اسیر می‌شوند.

‏عراق برای باز پس‌گیری اراضی و خطوط از دست رفته خود، در 21/8/61 دست به پاتک بسیار سنگینی می‌زند که با انهدام20 ‏تانک و نفربر و تلفات عمده، تلاش مذبوحانه‌اش عقیم می‌ماند و مواضع ایران بیش از پیش تثبیت می‌شود. 

رمز عملیات: یا زینب (س)
هدف عملیات: آزاد سازی جبال حمربن در جنوب دهلران
منطقه عملیاتی: شرهانی، زبیدات و بیات ـ جنوب شرقی دهلران در غرب عین خوش
تاریخ شروع: 10/8/61
مراحل عملیات: 3 مرحله

  • نتایج عملیات

مناطق و تاسیسات آزاد شده: 

  • خارج شدن جاده عین خوش ـ دهلران به طول 100 کیلومتر از زیر دید و تیر دشمن
  • تامین امنیت شهرهای موسیان، دهلران و پادگان عین خوش، دشت اژیه و دهکده های اطراف آن
  • آزادی سازی سلسله جبال حمرین، قله های 390،398،400،290،298
  • تامین قسمتی از مرز به طول 50 کیلومتر
  • به خطر انداختن جاده ارتباطی طیب ـ علی غربی و جاده نظامی بغداد ـ عماره
  • آزاد سازی منابع نفتی موسیان و بیات و حوضچه های نفتی زبیدات و تلمبه خانه و حدود 70 حلقه چاه نفتی
  • وسعت منطقه آزاد شده: بیش از 550 کیلومتر مربع از اراضی میهن اسلامی ایران آزاد و بیش از 300 کیلومتر مربع از خاک عراق در نوار مرزی به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.

تجهیزات منهدم شده دشمن:

  • 260 دستگاه تانک و نفربر زرهی
  • 230 دستگاه خودرو
  • چندین قبضه توپ سبک و سنگین
  • چندین انبار مهمات و انواع سلاح های سبک
  • 10 فروند هواپیما

یگان‌های منهدم شده دشمن:

  • تیپ های پیاده 423، 42، 505،703، 413، 606، تیپ 42 زرهی، تیپ 60 زرهی، تیپ 17 زرهی، تیپ 24 مکانیزه، گردان 2 نیروهای مخصوص، 5 گردان کماندویی، گردان تانک التحریر و گردان تانک صدام

تعداد کشته و زخمی‌های دشمن: بیش از 7000 نفر

تعداد اسراء: 3400 نفر

غنائم:

  • بیش از 150 دستگاه تانک و نفربر زرهی
  • 51 قبضه تفنگ 106 میلی متری
  • انواع توپ های ضدهوایی و خمپاره انداز
  • بیش از 250 دستگاه خودرو
  • چندین دستگاه موشک انداز مالیوتکا



برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      
چهارشنبه 94/7/8 8:47 ص

صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد.

از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانه‌ای به جنگ بدهند.

به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایرانطراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بین‌المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود.

این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاه‌های مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی می‌شد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید.

سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار می‌کردند.

در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقی‌ها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونه‌ای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علی‌رغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقی‌ها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند.

عملیات رمضان

در این مرحله از عملیات 85 دستاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیت‌آمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد‌ آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند.

در مرحله سوم احتمال می‌رفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرف‌نظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیره‌کننده‌ای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.

مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقی‌ها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد.

مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش می‌رفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بکار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند.

بنابراین آمار کل تلفات و خسارات وارده به ارتش عراقدر عملیات رمضان عبارت بود از:

1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده، 50 تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام در آمد و 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند.

جمهوری اسلامی ایران با اجرای این عملیات سیاسی ـ نظامی نشان داد که در نفوذ به خاک عراق و ادامه نبرد، تنها به دنبال خواسته‌های به حق مردم خود است، هر چند که محدوده پاسگاه زید عراق به وسعت 400 کیلومتر مربع تصرف و لشکر 9 زرهی عراق به طور کامل منهدم شد و هدف اصلی تأمین نگشت، اما این عملیات یک اقدام مثبت تلقی گردید.

  • نام عملیات‌: رمضان
  • زمان اجرا‌: 23/4/1361
  • تلفات دشمن (کشته، زخمی یا اسیر)‌: 8715
  • رمز عملیات‌: یا صاحب الزمان ادرکنی
  • مکان اجرا: منطقه عملیاتی شلمچه ـ شمال غربی خرمشهر و شرق بصره
  • ارگانهای عمل کننده‌: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی
  • اهداف عملیات: فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی برای پایان عادلانه به جنگ دو ساله ـ طی 5 مرحله



برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      

در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم‌ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی می‌شد، آزاد سازی این شهر می‌توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی‌اش باشد.

فتح خرمشهر

بر همین اساس، با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند.

از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود.

  • سالروز آزادسازی خرمشهر

از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می‌شد، به تمام یگان‌های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

اهداف عملیات

مهم‌ترین اهدافی که در این عملیات دنبال می‌شد، عبارت بودند از:

  • انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشکر.
  • آزاد سازی حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.
  • خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.
  • تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).
  • آزادسازی جاده اهواز - خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز - آبادان از برد توپخانه دشمن.

فتح خرمشهر

منطقه عملیات

منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز - خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه - به دلیل مسطح بودن - برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده - به دلیل در دید و تیر قرار داشتن - نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز - خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های کارون، کرخه کور و اروند بود.

فتح خرمشهر، یکی از نتایج بزرگ عملیات بیت‌المقدس بود، ولی تنها نتیجه آن نبود. در این نبرد که یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین عملیات‌ها در دوران جنگ تحمیلی است، حدود 5400 کیلومترمربع از خاک کشور که در جنوب استان خوزستان به اشغال صدامیان درآمده بود، آزاد شد. این وسعت، چندین برابر مساحت چند کشور همجوار ایران است که دشمن در آن با حداکثر توان نظامی خود؛ یعنی با شش لشکر شامل سه لشکر زرهی، یک لشکر مکانیزه و دو لشکر پیاده و ده تیپ مستقل پدافند می‌کرد و با استفاده از 1400 دستگاه تانک، 1200 دستگاه نفربر زرهی و بیش از پانصد عراده توپخانه صحرایی و حدود هشتادهزار نیروی نظامی، این منطقه را در کنترل خود داشت.

استعداد دشمن

تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:

  • لشکر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه.
  • لشکر 5 مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.
  • لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر - تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.
  • لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر.

با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:

  • لشکر 5 مکانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مکانیزه.
  • لشکر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ 25 مکانیزه .
  • لشکر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مکانیزه .
  • لشکر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مکانیزه .
  • لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مکانیزه .
  • لشکر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.
  • لشکر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مکانیزه و 37 زرهی.
  • لشکر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.
  • تیپ مستقل 10 زرهی.
  • تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده.
  • تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.
  • تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.
  • تعداد 30 گروهان کماندو.
  • تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).
  • گردان تانک مستقل سیف سعد.
  • گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.
  • توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.

طرح عملیات

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

فتح خرمشهر

هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز - خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

1- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
2- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز - خرمشهر).
3- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).

شرح عملیات بیت المقدس

سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.

شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشکینی نیز که در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند، هر یک به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت کردند.

عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم کرد:

  • مرحله اول:

در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز - خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز - خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.

الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز - خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.

  • مرحله دوم:

در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز - خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز - خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

  • مرحله سوم:

در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.

فتح خرمشهر

  • مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز کرد و یگان هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.

نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه - خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.

در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.

رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اکبر سردادند.

نتایج

  • طی عملیات بیت المقدس 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز - خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
  • با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.
  • فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.
  • عملیات بیت المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
  • طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.

میزان انهدام یگان های دشمن

  • لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.
  • لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.
  • لشگر 7 پیاده: 40 درصد.
  • لشگر 5 مکانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.
  • تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.
  • تیپ 109 پیاده: 60 درصد.
  • تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.
  • تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.



برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      

در حالی که عدم موفقیت در عملیات رمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان می داد، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمین های تخت استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق - که به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب می شد - را امکان پذیر کرده بود.

به همین منظور و نیز از آن جایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ - حدفاصل فکه تا چزابه - برای انجام عملیات سرنوشت‌ساز والفجر انتخاب گردید.

اهداف عملیات

اولین هدف تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام می شد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار می گرفت.

موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی از شمال به میشداغ و برقازه از جنوب به هورالهویزه از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العماره عراق و رودخانه دجله منتهی می شد.

در منطقه مزبور رودخانه های متعددی وجود دارد، از جمله: رودخانه دویرج که از کوه های شمالی منطقه سرچشمه گرفته و به هورالسناف می ریزد و رودخانه میمه که سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرف هور بن عمران (جنوب هورالسناف) منتهی می‌شود.

استعداد دشمن

مسئولیت پدافند از منطقه عملیاتی (از چیلات تا هورالعظیم) به عهده سپاه چهارم عراق بود. لشکرهای سازمانی این سپاه نیز عبارت بودند از:

الف - لشکر 14 پیاده ؛ شامل:

  • تیپ 421 پیاده
  • تیپ 422 پیاده
  • تیپ 18 پیاده کوهستانی
  • تیپ گردان تانک سیف سعد

منطقه گسترش لشکر 14 از شیب تا پاسگاه دویرج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطع جاده چزابه - غزیله با جاده صفریه بود.

ب - لشکر 1 مکانیزه؛ شامل:

  • تیپ 108 پیاده
  • تیپ 501 پیاده
  • تیپ 1 مکانیزه
  • تیپ های 92، 93 و 94 پیاده، 34 زرهی و 27 مکانیزه (به عنوان احتیاط) منطقه گسترش این لشکر از پاسگاه دویرج تا پاسگاه پیچ انگیزه و مقر فرماندهی آن نیز در جنوب منطقه بزرگان بود.

ج - لشکر 10 زرهی؛ شامل:

  • تیپ 17 زرهی
  • تیپ 42 زرهی
  • تیپ 34 زرهی
  • تیپ 24 مکانیزه
  • تیپ 412 پیاده

منطقه گسترش این لشکر از پیچ انگیزه (شیار به جلیه) تا جنوب غربی دهلران (چیلات) بود.

د - نیروهای احتیاط؛ شامل:

  • لشکر 3 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف جنوبی
  • تیپ 30 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه جنوب زبیدات
  • تیپ 16 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه العماره
  • تیپ 25 مکانیزه از لشکر 6 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف
  • تیپ 37 زرهی از لشکر 12 زرهی، در منطقه بزرگان
  • تیپ 101 پیاده گارد مرزی، در منطقه العماره
  • تیپ 10 زرهی وابسته به ستاد کل، احتمالا در شمال العماره
  • تیپ های 48 پیاده و 49 زرهی ار لشکر 11، در منطقه العماره
  • تیپ 51 زرهی مختلط، در منطقه فکه
  • گارد ریاست جمهوری، در منطقه بزرگان
  • تیپ 704 پیاده در منطقه صفریه تا رشیده

قوای خودی

بعد از عملیات محرم، سپاه پاسداران در صدد گسترش سازمان رزم خودی برآمد. بر همین اساس لشکر فتح به سپاه 3 صاحب الزمان (عج) تبدیل شد و سازمان تمامی تیپ های تابع آن به جز تیپ 44 قمر بنی هاشم علیه‌السلام نیز به لشکر تغییر یافت.

لشکر ظفر نیز سپاه 11 قدر را تشکیل داد و در نتیجه دو تیپ 27 و 31 آن به لشکر تبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمهعلیه‌السلام، امام رضا علیه‌السلام و امام صادق علیه‌السلام نیز لشکر نصر5 را به وجود آوردند. هم چنین، یک تیپ مستقل به نام تیپ 10 سید الشهدا علیه‌السلام تشکیل شده و تحت امر این سپاه در آمد.

لشکر فجر هم با تیپ های المهدی (عج)، امام سجاد علیه‌السلام و ثارالله به سپاه هفتم حدید تبدیل شد. در این میان لشکر فجر با همان سازمان لشکر باقی ماند تیپ ثارالله نیز که به لشکر تبدیل شده بود، به اتفاق لشکر قدس (شامل: لشکر 7 ولی عصر و تیپ 15 امام حسن) و لشکر 8 نجف تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.

به این ترتیب با گسترش سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد سه سپاه عملیاتی، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم جهت انجام این عملیات استعداد زیر را در نظر گرفت:

قرارگاه کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

  • سپاه 3 صاحب الزمان (عج)
  • لشکر 14 امام حسین علیه‌السلام با استعداد 8 گردان
  • لشکر 25 کربلا به استعداد 11 گردان
  • لشکر 17 علی بن ابی طالب علیه‌السلام با استعداد 14 گردان
  • تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم علیه‌السلام با استعداد 5 گردان
  • سپاه 7 حدید


قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر را عهده داشت:

  • لشکر 7 ولی عصر (عج) با استعداد12 گردان
  • تیپ 15 امام حسین علیه‌السلام با استعداد 10 گردان
  • لشکر 8 نجف اشرف با استعداد 14 گردان
  • لشکر 41 ثارالله علیه‌السلام با استعداد 11 گردان
  • لشکر 19 فجر با استعداد 24 گردان


قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

  • سپاه 11قدر
  • لشکر 27 محمد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با استعداد 24 گردان
  • لشکر 31 عاشورا با استعداد 13 گردان
  • تیپ مستقل 10 سیدالشهدا علیه‌السلام با استعداد 7 گردان

ضمنا، از ارتش نیز یگان های زیر تحت امر فرماندهی این عملیات بودند:

  • لشکر 16 زرهی با استعداد 6 گردان تانک و 6 گردان مکانیزه
  • تیپ 84 خردم آباد با استعداد 4 گردان پیاده و 1 گردان تانک

هم چنین استعداد توپخانه شرکت کننده در این عملیات عبارت بودند از:

  • ارتش : 16 گردان
  • سپاه: 7 گردان

طرح عملیات

در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو قرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک نمایند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حد فاصل خط تا کانال های آخر را تصرف کرده و در مرحله دوم و در ادامه تک، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویرج(پشت جاده آسفالت فکه و در غرب بزرگراه و سرپل حلفائیه) را تصرف نمایند.

نیروهای قرارگاه کربلا نیز می بایست با استفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت کانال پدافند نمایند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاکسازی شده و سرپل غزیله تامین گردد. هم چنین با احداث خاکریز، جناح قوای کربلا می بایست تامین شود تا چنانچه ماموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلا از تعرض و آسیب دشمن مصون بماند.

در صورتی که اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق می یافت، چنین پیش بینی شده بود که با بازسازی یگان ها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. هم چنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تک فریب انجام شود. لشکر 14 امام حسین علیه‌السلام نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب انجام دهد.

شرح عملیات

در ساعت 21:30 روز 17/11/1361 پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشروی کردند.

وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال های متعدد که دشمن برای ایجاد آن ها تلاش بسیاری متحمل شده بود، سرعت لازم را از نیروها گرفت. در نتیجه، اگر چه خط اول دشمن شکسته شده بود، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه - در حالی که تاریکی شب رو به پایان بود - طبیعی به نظر می رسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد.

در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاکسازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات، عوامل بازدارنده ای بودند که به عدم تامین کامل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.

به رغم وضعیت موجود به خاطر موقعیت خاصی که به تبع آغاز عملیات در میان مردم ایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواری مسئولین و نیز تبلیغات سوء دشمن و ... مرحله دوم عملیات در ساعت 21 روز 20/11/1361 به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز گردید. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه کارهای خودی، مانع از پیشرفت رزمندگان گردید.

بررسی عملیات

از ابتدای پیشروی نیروهای خودی از نقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن بیش از 16 نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجاد شده بود و یا به صورت عارضه طبیعی منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آن چه را به صورت تجربه از عملیات های گذشته به دست آورده بود، تقریبا به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی اجرا کرد.

ارتش عراق سعی داشت با موانع یاد شده تا حد امکان در پیشروی نیروهای ایرانی تاخیر بیاندازد. از این رو، موانع مزبور به منزله زنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد. و از طرفی به طور طبیعی توان نیروها را جهت تامین اهداف در شب می گرفت، علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیک های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده گردید.

موضوع دیگر این که در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و به طور طبیعی در معرض آسیب پذیری نیروهای مهاجم بودند؛ لیکن در این عملیات نظر به این که دشمن شکستن خط را برای خود مفروض می دانست، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملا سعی بر این داشت که پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم با وارد کردن نیروهای اصلی خود مناطق تصرف شده را باز پس گیرد.

نتایج عملیات

با این عملیات طراحان نظامی خودی دریافتند که عملیات های بعدی باید در مناطق عاری از نقاط قوت دشمن ( موانع، آتش توپخانه و ...) انجام شود.

از سوی دیگر، مناطق انتخابی باید به گونه ای باشند که ضعف های خودی در آن کم تر بوده و جنگ متکی به نیروهای انسانی در آن مناطق عملی باشد. مضافا به این که فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که باید ضمن پرهیز از انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با قوای خودی باشد.

ضمناً در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپ های 905 و 704 و یک گردان از نیروهای سودانی، تعداد 113 تن از نیروهای دشمن اسیر شدند.




برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      
چهارشنبه 94/7/8 8:41 ص

اوایل آبان ماه سال 1359 عراق توانست پس از هجومی گسترده، شهر خرمشهر را اشغال کند. عراق با هجومی همه‌جانبه قصد پیشروی در خاک ایران را داشت که ارتش و نیروهای مسلح ایران مقاومت بسیاری می‌کردند و عراق که پشتیبانی کشورهای غربی را همراه داشت، موفق نشد با بکارگیری تاکتیک‌های پیشرفته نظامی بر نیروی ایمان و علم نیروهای مسلح ایرانی غلبه کند.

در این هنگام نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با پروازهای متعدد در انجام نبردهای هوایی پیاپی، علاوه بر این که همچون سد محکمی جلوی تهاجم هواپیماهای دشمن را گرفته بود، توانسته بود با بمباران های دقیق ضربات مهلکی بر پیکره توپخانه سنگین عراق نیز وارد کند.

عملیات سلطان 10

  • حمله به شهرها، ترفندی جدید

نیروی هوایی عراق که توان مقابله با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در خود نمی دید، در جواب حملات سهمگین تیزپروازان نیروی هوایی، در یک اقدام ناجوانمردانه دست به موشک باران شهرها با استفاده از موشک های بالسیتک اسکاد و... نمود و با به خاک و خون کشیدن تعداد کثیری از هموطنان عزیزمان، چهره پلید خود را به همگان نشان داد.

  • عملیات اچ 3 / کمان 99

باید چاره ای اندیشیده می‌شد و در جواب به این حملات، باید شاهرگ های حیاتی عراق مورد حمله قرار می گرفت. جمهوری اسلامی ایران در آن زمان موشک بالستیک در اختیار نداشت و مجبور بود برای انهدام اهداف دور دست، از هواپیماهای بمب افکن استفاده کند. در طول یک ماهی که از جنگ می گذشت، خلبانان شجاع هواپیمای شکاری بمب افکن اف 4 توانایی خود را در بمباران دقیق اهداف استراتژیک در خاک عراق به اثبات رسانده بودند.

لذا از سوی فرماندهی نیروی هوایی تصمیم گرفته شد در جواب حملات عراق، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام به انهدام وسیع تاسیسات زیربنایی عراق کند.

فرانسوی‌ها برای آموزش به عراق آمدند به آنها خوشامد بگویید.

در اواخر مهر ماه سال 1359 گزارشی دقیق از سوی فرمانده وقت پایگاه هوایی مهرآباد در اختیار فرماندهی نیرو قرار گرفت. در گزارش آمده بود:

  • "با توجه به قراردادی که کشور عراق با کشور فرانسه در سال 1977 (1356 خورشیدی ) منعقد کرده، کشور فرانسه متعهد شده است که تعدادی جنگنده پیشرفته "میراژ اف 1 سی" را در اختیار عراق قرار دهد و با توجه به نزدیک شدن زمان تحویل میراژها، کشور فرانسه تعداد 47 نفر از کارشناسان خود را برای آموزش خلبانان و پرسنل عراقی به پایگاه الحریه نزدیک به موصل در شمال عراق فرستاده است."

بعد از انعکاس این گزارش، نیروی هوایی ایران که می خواست روند آموزش نیروهای دشمن هرچه سریع تر متوقف شود و همچنین خوشامدی به فرانسوی هایی دهد که خود را وارد جنگ با ایران کرده بودند بدهد، دست بکار شد.

  • طرح عملیات سلطان پی ریزی شد

کارهای اولیه آغاز شد و نیروی هوایی طرح اولین حمله عمقی به خاک عراق را با نام سطان 10 پی ریزی کرد و قرارشد تعدادی شکاری بمب افکن فانتوم با پشیتبانی هواپیماهای رهگیر اف 14 این عملیات را انجام دهند.

طرح عملیات توسط سرهنگ ... و سرگرد ... به اتمام رسید. مطابق طرح، سرهنگ ... اعلام نمود که شش فروند فانتوم هر کدام مسلح به 12 بمب MK82 متعلق به گردان‌های 31 و 32 شکاری پایگاه شهید نوژه همدان به پرواز درمی‌آیند و این بار به جای شرق از قسمت شمال به خاک عراق وارد می شوند و با پیشروی به میزان 300 کیلومتر در خاک دشمن، به پایگاه موصل حمله می‌کنند و باز می‌گردند.

حمله از قسمت شمالی باعث می شد که فانتوم‌های ما از دید و تیررس 12 تا 16 سایت موشکی سام 2 و 3 و 6 که در شرق و جنوب پایگاه مستقر بودند و همچنین از دید 2 فروند میگ 21 که همیشه در قسمت شرقی پایگاه مشغول گشت زنی هوایی بودند، مصون بمانند.

عملیات سلطان 10

نکته مهم دیگر کمبود سوخت فانتوم‌ها بود. به دلیل این که فانتوم‌ها هر کدام 12 بمب را حمل می‌کردند و باید مسافت طولانی را نیز طی می‌کردند، در هنگام برگشت به طور حتم با کمبود سوخت مواجه می شدند؛ لذا طبق طرح عملیاتی دو فروند تانکر سوخت رسان 707 از پایگاه هوایی مهرآباد برای سوخت رسانی به فانتوم‌ها به پرواز در می آمدند تا با نفوذ در خاک عراق، کار سوخت گیری فانتوم‌ها را انجام دهد.

تانکرهای سوخت رسان به علت سرعت کم و بزرگی جثه اشان، هدف مناسبی برای شکاری‌های عراقی بودند؛ لذا تصمیم گرفته شده دو فروند هواپیمای رهگیر اف 14 از گردان 81 تاکتیکی پایگاه اصفهان به پرواز در آمده و تانکرها را همراهی کنند تا در صورت نزدیک شدن شکاری‌های عراقیف آنها را مورد هدف قرار دهند. این یکی از معدود ماموریت هایی بود که هواپیماهای تانکر و جنگنده‌های اف 14 به طور رسمی اجازه یافتند تا وارد خاک عراق شوند.

کارهای مقدماتی به سرعت درحال انجام بود. برای غافلگیری هرچه بیشتر عراقی ها و دوستان فرانسوی شان، برای اولین بار تصمیم گرفته شد که هواپیماها از خاک ترکیه وارد عراق شوند که این کار بعدها چندین بار انجام شد.

  • توجیهات قبل از پرواز انجام شد

سرانجام روز موعود فرا رسید و نیروی هوایی برای عملیات سلطان کاملا آماده شد. در اتاق بریفینگ سرهنگ "افشار" به عنوان فرمانده عملیات ماموریت را برای خلبان ها کاملا تشریح کرد. وی از خلبانان فانتوم خواست نزدیک یکدیگر پرواز کنند و همدیگر را در دید داشته باشند.

سپس به خلبانان اف 14 تاکید کرد که به هر قیمتی باید از تانکرهای سوخت رسان محافظت کنند، چون اگر تانکر ها از بین بروند، عملیات شکست خورده است. سرهنگ افشار در پایان عنوان نمود که درون یکی از تانکرها عملیات را فرماندهی می کند.
هواپیماها بدین شکل نام گرفتند:

شش فروند فانتوم به نام های سلطان یک تا شش که فرماندهی آنها را سرگرد "شوقی" با نام سلطان یک برعهده داشت.

2 فروند اف 14 با نام های سلطان 7 و 8 به فرماندهی سرهنگ "صدقی" به عنوان سلطان 7، خلبان "تایبی" به عنوان سلطان 8 بود.

2 فروند تانکر به نام های سلطان 9 و 10 به فرماندهی سلطان 9 که سرهنگ افشار در این تانکر حضور داشته و عملیات را رهبری می‌کرد.

عملیات سلطان 10

  • گروه پروازی سلطان به پیش

سحرگاه روز 7 آبان سال 1359، پایگاه دوم شکاری تبریز نظاره گر غرش واپیماهای ایرانی بود.

  • هواپیماها بدین شکل به پرواز درآمدند:

3 فروند تانکر سوخت رسان بویینگ 707 (1 فروند ذخیره)، 8 فروند جنگنده بمب افکن فانتوم (2 فروند ذخیره) و 3 فروند جنگنده رهگیر اف 14 (1 فروند ذخیره) یکی پس از دیگری به پرواز درآمدند.

هواپیماها در جنوب ارومیه به یکدیگر رسیدند و با پرواز در ارتفاع پایین و در پناه کوه های زاگرس، خود را از دید رادارهای عراقی مخفی کردند. قبل از ورود به آسمان ترکیه، تمام هواپیماهای ذخیره به پایگاه بازگشتند. تا این لحظه ماموریت در سکوت مطلق رادیویی پیش می‌رفت.

سپس بقیه هواپیماها (10 فروند) گروه پروازی سلطان را تشکیل و وارد خاک ترکیه می‌شوند. در آسمان ترکیه به هواپیماها اخطار داده می‌شود که سریعا خاک ترکیه را ترک کنید ولی هواپیماها با کم کردن ارتفاع، بدون این که سکوت رادیویی را بشکنند، به راه خود ادامه می‌دهند.

پس از مدتی هواپیماها با ارتفاع کم از قسمت شمال عراق وارد منطقه کوهستانی "جبل سنجار" می شوند. اینک فانتوم ها باید برای اولین مرحله سوخت گیری آماده شوند. کار سوخت گیری هوایی در خاک عراق و در فاصله بین شهرهای دهوک و اقراه انجام می‌گیرد.

  • فانتوم‌ها همچون شبح به موصل حمله کردند

بلافاصله بعد از سوخت‌گیری فانتوم‌ها برای کوبیدن هدف با سرعت به سمت آن پرواز می کنند. تانکرها نیز شروع به گردشی در یک محور دایره‌ای می‌کنند.

هر دو اف 14 مستقر با استفاده از رادار جست وجوگر قوی خود، شروع به زیر نظر گرفتن منطقه می‌کنند تا مبادا هواپیمایی بجز فانتوم‌ها به تانکرهای سوخت رسان نزدیک شوند. در این هنگام اف 14 ها نیز کمبود سوخت خود را با سوخت‌گیری هوایی از تانکرها برطرف می‌کنند.

فانتوم‌ها به فرماندهی سرگرد شوقی (سلطان 1) همچون شبح با کم ترین مشکل یا مزاحمت، به بالای سر پایگاه می‌رسند و با فرمان لیدر دسته، عمل پاپ را انجام داده و تمامی بمب‌های خود را روی هدف رها می‌کنند. در این هنگام پایگاه هوایی الحریه در آتش می‌سوزد و دود غلیظی فضای آن را پوشانده است. فانتوم ها که ماموریت خود را به دقت و با موفقیت انجام داده‌اند به سوی تانکرها پرواز می‌کنند.

  • همه چیز خوب پیش می رفت تا ...

همه چیز تا این لحظه خوب پیش می‌رفت که ناگهان تامکت‌ها متوجه چهار فروند هواپیمای عراقی می‌شوند که در فاصله 70 کیلومتری از فانتوم‌ها به سمت تانکرها می‌آیند. درنگ جایز نبود. اف 14 ها بلافاصله با استفاده از سامانه درخت جنگی و RWR نوع جنگنده‌های دشمن را میگ 23 و از نوع MF تشخیص می‌دهند. بر اساس اطلاعات پایگاه هوایی غیاره محل این جنگنده‌ها و 16 فروند میگ 21 بود.

با اعلام خلبانان اف 14 به فرماندهی عملیات (سرهنگ افشار) که در یکی از تانکرها مستقر بود، با محاسباتی که انجام شد معلوم می شود که جنگنده های عراقی به دلیل کمبود سوخت بیشتر از 15 دقیقه نمی‌توانند به پرواز خود ادامه دهند و مجبورند به پایگاه مبداء برگردند.

ولی در شرایط فعلی که فانتوم‌ها بدون مهمات برای سوخت گیری به سمت تانکرها می‌آمدند؛ بازهم میگ‌ها می‌توانستند دردسرساز شوند و امکان داشت در بین راه با فانتوم‌ها برخورد کنند و فانتوم‌ها نتوانند به موقع سوخت‌گیری کنند که در این شرایط با توجه به کمبود سوخت احتمال این می‌رفت که خلبانان فانتوم با کمبود سوخت مجبور به خروج اضطراری شوند.

  • دستور رهگیری و انهدام میگ‌ها صادر شد

پس باید تدبیری اندیشیده می شد لذا از سوی سرهنگ افشار فرمانده عملیات به اف 14 ها دستور رهگیری و در صورت لزوم انهدام میگ های 23 صادر شد.

درنگ جایز نبود هر دو اف 14 به فرماندهی سرهنگ صدقی با گردشی سریع به سمت جنوب ارتفاع خود را تا 15000 پا افزایش داده و آرایش جنگی گرفتند. در این هنگام خلبانان شروع به چک کردن دستگاه های الکترونیکی می کنند و با توجه به این که خلبانان اف 14 متوجه شدند که هواپیماهای عراقی هنوز آنها را شناسایی نکرده اند ارتفاع خود را به 20000 پا رساندند در این ارتفاع امکان درگیری برای اف 14 بهتر بود. آنها مصمم بودند که مسیر را برای بازگشت فانتوم ها پاک سازی کنند. موفقیت عملیات اینک درگرو اف 14 ها بود.

در این هنگام خلبانان با توجه به آن چه آموخته بودند در یک حرکت تاکتیکی از هم جدا می شوند با این حرکت اف 14 ها می توانستند به صورت راداری یا چشمی هواپیمای دشمن را شناسایی کنند و با دادن اطلاعات لازم به اف 14 دیگر او را در بهترین شرایط شلیک قرار دهند. این تاکتیک هرگز از سوی جنگنده های اف 4 و اف 5 مورد استفاده قرار نگرفت و آنها در حین پرواز دستورات لازم را صادر می کردند.

  • تامکت‌ها (اف 14 ها) بدین شکل مسلح بودند

تامکت‌ها به سوی هدف پیش می روند اف 14 با نام سلطان 7 به خلبانی سرهنگ صدقی مجهز به دو تیر موشک دوربرد فونیکس، 3 تیر موشک راداری اسپارو و 2 تیر موشک حرارتی ‌سایدوایندر بود، اف 14 با نام سلطان 8 به خلبانی تایبی نیز مجهز به 6 تیر موشک راداری اسپارو و 2 تیر موشک حرارتی سایدوایندر بود.

هر دو اف 14 با دراختیار داشتن موشک های دوربردتر و بهتری که نسبت به میگ های دشمن در اختیار داشتند و همچنین داشتن سوخت بیشتر، نسبت به هواپیماهای دشمن برتری داشتند؛ اما باید آنها به یک نکته مهم دقت می کردند و آن اصل غافلگیری بود.

باید خود را در شرایطی قرار می دادند که بعد از هدف قرار دادن دشمن به شکلی عمل شود که فانتوم ها با موفقیت سوخت گیری کرده و همگی بدون این که نیروی هوایی عراق متوجه حضور آنها شود، خاک دشمن را ترک گویند.

تامکت‌ها با صعود به ارتفاع 22000 پایی به سرعت تمامی چک های نهایی را انجام می دهند و تمای تسلیحات بجز موشک های حرارتی و مسلسل هواپیما را آماده می کنند و دستگاه تشخیص دوست از دشمن را نیز فعال می کنند. تصمیم بر این می شود که با توجه به بهره مندی اف 14 با نام سلطان 7 از موشک های دوربرد، ابتدا او وارد نبرد شود.

خلبان کابین عقب اف 14 با استفاده از جست وجوگر رادار قدرتمند خود، شروع به سرچ کردن می کند و موفق می شود 4 فروند میگ عراقی را شناسایی و موقعیت آنها را هر لحظه توسط کامپیوتر هواپیما ثبت کند. با توجه به فاصله ای که میگ ها با اف 14 دارند فقط با استفاده از موشک فونیکس می توان آنها را هدف قرار داد.

  • درگیری هوایی آغاز می‌شود

سرانجام در فاصله 56 کیلومتری سرهنگ صدقی موفق می شود آرایش هواپیماها را در کامپیوتر خود ببیند. ترکیب آنها به صورت دو دسته دو فروندی جدا، پشت سر هم درحال پرواز به سمت آنها می باشند.

صدقی دستور به کاراندازی ECM ( اخلالگر الکترونیکی ) را صادر می کند ولی بعد از چند ثانیه متاسفانه دستگاه سلطان 8 از کار می‌افتد و صدقی مجبور می شود که علاوه بر هواپیمای خود، اف 14 دیگر را نیز پوشش دهد.

در فاصله 33 کیلومتری صدقی به کمک خود فرمان می‌دهد که یک تیر موشک دوربرد فونیکس را به سمت یکی از میگ ها شلیک کند. بلافاصله اولین موشک رها شده، موتورش روشن می‌شود و به سوی یکی از میگ ها که در ارتفاع 30000 پایی درحال پرواز بود حرکت می کند و 8 ثانیه بعد دومین موشک دوربرد فونیکس با روشن شدن موتورش به سرعت به سمت میگ دوم حرکت می کند.

  • کم‌تر از چند ثانیه دو میگ ساقط می‌شود

میگ ها که هنوز متوجه حضور تامکت ها و حتی شلیک موشک نشده بودند، به راه خود ادامه می دادند. در این سو اف 14 از رادار خود مسیر موشک شلیک شده را دنبال می کرد. درهمین لحظه از سوی سلطان 9 (فرمانده عملیات) تامکت ها اعلام می شود که از سوی دشمن خبر حمله فانتوم ها به پایگاه الحریه به میگ ها اطلاع داده شده و آنها درحال گردش برای درگیر شدن با فانتوم ها هستند.

فقط چند ثانیه بعد از مخابره این خبرف موشک ها به میگ ها برخورد می کند. فونیکس اول لیدر دسته پروازی را در آسمان و مقابل دیگر دوستانش به تلی از آتش تبدیل می کند. در این لحظه کمک صدقی فریادی از شادی می کشد. کمک تصور می کند که موشک دوم به هدف برخورد نکرده زیرا 3 میگ باقی مانده همگی درحال پرواز می باشند که ناگهان متوجه می شود که یکی از میگ ها به سرعت درحال شیرجه و نزدیک شدن به زمین و غیر قابل کنترل است و بعد از لحظاتی میگ دوم نیز از صفحه رادار محو می شود.

سرجنگی موشک قدرتمند فونیکس در نزدیکی میگ منفجر شده بود و آنها متوجه این سلاح مهلک می شوند. اما خلبانان تامکت فرصتی برای ابراز شادی نداشتند. آنها تمام حواس خود را برای رهگیری دو میگ دیگر منعطف می کنند زیرا ممکن بود آنها برای فانتوم ها مشکل ایجاد کنند.

میگ های باقی مانده کاملا سردرگم بودند. آنها ابتدا به سمت جنوب و سپس به سمت شرق گردش کرده و ارتفاع خود را نیز کم می‌کنند. خلبانان میگ های عراقی هنوز هم نمی‌دانستند توسط چه چیزی و از چه سمتی مورد هدف قرار گرفته‌اند.

  • میگ‌های عراقی سردرگم دو اشتباه انجام می‌دهند

اثری که از دست دادن 2 هواپیما بر روی دو میگ دیگر گذاشته بود، باعث شده بود که آنها تمرکز خود را از دست بدهند. آنها در این لحظه مرتکب دو اشتباه بزرگ شدند.

اول این که ارتفاع خود را کم کردند و باعث شدند اف 14 ها در ارتفاع بالاتری از آنها قرار گیرند و دوم اینکه گردشی کاملا اشتباه انجام دادند به شکلی که تامکت ها در پشت سر آنها و در ارتفاع بالاتر قرار گرفتند.

صدقی که موقعیت را مناسب می‌بیند، بلافاصله پس سوز موتورهای خود را روشن می‌کند و به تعقیب آنها می‌پردازد.

هر دو تامکت در فاصله 12 کیلومتری میگ‌ها قرار می‌گیرند. این بار نوبت سلطان 8 بود که هدف را زودتر شناسایی کند. به همین منظور صدقی با 2000 پا افزایش ارتفاع، در قسمت راست هواپیمای تایبی قرار می‌گیرد تا اگر هواپیمای او مورد حمله قرار گرفت از او حمایت کند. تایبی خود را برای رها کردن موشک راداری اسپارو آماده می‌کند.

این موشک نسل جدید موشک های راداری بود که در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار می گرفت. در همین لحظه تایبی به صدقی اعلام می کند که چراغ اخطار CSD یا همان کامپیوتر دریافت اعلام هواپیمایش دچار مشکل شده است (هواپیمای اف 14 بدون این سامانه قابلیت رهگیری و شلیک موشک را ندارد و فقط قابلیت استفاده از مسلسل را دارا می‌باشد) برنامه ریزی مجدد این سامانه بر روی زمین 5 دقیقه زمان می‌برد و به دنبال آن 6 تا 8 دقیقه زمان احتیاج است تا سیستم ناوبری هواپیما اصلاح گردد. اما این درحالی بود که در عمق 300 کیلومتری خاک دشمن و درحال درگیری با دو هواپیمای دشمن بودند.

در این هنگام صدقی به ناچار فرمان بازگشت همبال خود (تامکت سلطان 8 ) را به محل تانکرها صادر می کند و به ناچار موشک حرارتی خود را مسلح نموده به دنبال میگ ها ادامه می دهد. صدقی به کمک خود نیز می گوید دستگاه ECM را به راه بیاندازد و همزمان تلاش کند برای این که بر روی یکی از میگ ها قفل کند.

  • میگ‌ها در دام خلبان باهوش تامکت ایرانی ولی سوخت ...

صدقی مجددا با استفاده از پس سوز موتور سرعت خود را اضافه می کند. در این هنگام میگ ها در ارتفاع 15000 پایی به پرواز ادامه می‌دادند و اف 14 کمی پایین تر از آنها درحال پرواز بود.

در فاصله 1500 متری آنها، صدقی از طریق سامانه کنترل آتش، علامت و صدای قفل موشک حرارتی را می شنود و سامانه نشان می‌دهد که هواپیمای دشمن در برد موشک است؛ اما پیش از آن که بتواند موشک را شلیک کند، میگ‌ها به یک باره از هم جدا شدند. فرمانده به سمت راست گردش می کند و دیگری به سمت چپ.

صدقی به دنبال لیدر دسته عراقی به راست گردش می‌کند. میگ عراقی سعی می کند با انجام مانورهای پی در پی مانع از شلیک موشک توسط اف 14 شود. اما خلبان میگ دوباره اشتباه می کند. ناگهان از گردش دست کشیده و شروع به صعود می کند و صدقی را در بهترین شرایط شلیک موشک حرارتی قرار می‌دهد. موشک از زیر بال اف 14 رها شده و ثانیه ای بعد موشک به هدف برخورد کرده و میگ عراقی را به تلی از آتش تبدیل می‌کند.

لحظاتی از هدف قرار دادن میگ، کمک صدقی به او اطلاع می دهد میگ عراقی در پشت سر آنهاست و بدتر از آن چراغ اخطار سوخت هواپیما نیز روشن شده است. در این زمان اف 14 درحال پرواز با سرعت 520 مایل بر ساعت، با سوخت کم می باشد و یک میگ 23 عراقی هم دقیقا در پشت سر اوست.

در این لحظه صدقی مانوری انجام می دهد که بر اساس آن دسته فرامین را با تمام قدرت به عقب کشیده و همزمان پدال های گردان را تا آخر فشار می دهد. در این حالت هواپیما به ناگه به صورت تمام رخ می شود و با فشار جی زیاد سرعت آن به طور قابل ملاحظه ای کم می‌شود (این مانور بسیار شبیه مانور کبری می‌باشد).

در این هنگام سرعت تامکت از 520 مایل در ساعت به 150 مایل در ساعت می رسد. خلبان عراقی که انتظار چنین حرکتی را نداشت با سرعت زیاد از زیر تامکت رد می شود. صدقی بلافاصله هواپیما را در حالت پس سوز قرار می دهد او آخرین موجودی خود که یک موشک حرارتی است به سمت میگ رها می کند و این موشک هم همانند 3 موشک قبلی با هدف برخورد کرده و آن را به آتش می کشد.

  • کمک خلبان اطلاع می‌دهد سوخت کافی نداریم

کمک لحظه به لحظه به خلبان اخطار می دهد درحال اتمام سوخت هستیم و می گوید هرچه سریع تر پس سوز را خاموش کن. در این لحظات اف 14 فقط برای دو دقیقه پرواز بدون پس سوز، سوخت داشت.

صدقی بعد از خاموش کردن پس سوز بلافاصله به سمت تانکرها گردش می‌کند و با سلطان 9 تماس می‌گیرد و وضعیت خود را اطلاع می‌دهد و متوجه می شود که تمام فانتوم‌ها سالم رسیده و موفق به سوخت‌گیری شده‌اند.

عملیات سلطان 10

پس از لحظاتی صدقی و کمکش موفق می‌شوند یک فروند تانکر را که به وسیله دو فروند فانتوم (سلطان 1 و 3) اسکورت می‌شد، در لابه لای کوهستان‌ها پیدا کنند. در این لحظه هیچ خبری خوشایندتر از آن برای صدقی و کمکش نبود. سوخت برای آنها همانند زندگی بود. آنها سوخت‌گیری کرده و به سلامت به ایران مراجعت می‌کنند.

  • نتایج عملیات

فانتوم‌ها در این عملیات توانسته بودند که به پایگاه هوایی الحریه در موصل حمله کنند. آنها علاوه بر وارد کردن خسارات جبران ناپذیر به پایگاه دشمن، توانسته بودند 2 فروند میگ 21 و سه فروند هلی کوپتر MI8 عراقی را نیز روی زمین از بین ببرند.

در این عملیات موفق، حداقل یک متخصص فرانسوی در جریان بمباران کشته شد و یک نفر دیگر نیز زخمی شد. البته تعداد تلفات و زخمی‌ها بیش از این بود که منابع رسمی فقط این آمار را اعلام کردند.

بعد از این عملیات دولت فرانسه دستور بازگشت تمامی متخصصان فرانسوی را صادر کرد و آنها نیز سریعا به کشورشان بازگشتند. در این عملیات سرهنگ خلبان آن زمان صدقی، موفق می‌شود در یک پرواز و در کم تر از یک ساعت 4 فروند میگ 23 عراقی را هدف قرار دهد. همچنین در این عملیات 3 خلبان از 4 خلبان میگ‌های عراقی کشته شدند.

در میان نام خلبانان کشته شده، نام یکی از بهترین خلبانان میگ عراقی به چشم می خورد. سروان "احمد صباح" که در روزهای نخستین جنگ موفق شده بود 3 فروند هواپیمای F-5 نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دهد.




برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      

عملیات فتح المبین با مراجعه به قرآن کریم نامگذاری شد و در ساعت سی دقیقه بامداد روز دوشنبه ‌2 فروردین 1361 فرمان آغاز حمله بزرگ و سرنوشت ساز فتح المبین صادر شد

با خاتمه یافتن عملیات طریق القدس، تلاش برای اجرای عملیات بعدی به منظور جلوگیری از قدرت تصمیم گیری، تجدید سازمان و تقویت روحیه دشمن آغاز شد. در این شرایط که نیروهای رزمنده ابتکار عمل در جنگ و پشت جبهه را در دست داشتند، دو منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومی خرمشهر» (غرب کارون) نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرده بود که الزاما می بایست یکی از آن ها جهت اجرای عملیات انتخاب می‌شد.

پس از مدت‌ها بحث و بررسی، فرماندهان نیروی زمینی ارتش، منطقه خرمشهر و فرماندهان سپاه پاسداران منطقه غرب دزفول را برای انجام عملیات بزرگ آینده پیشنهاد کردند که سرانجام منطقه پیشنهادی سپاه به دلایلی همچون تناسب یگان های خودی با وسعت این منطقه، تناسب شرایط طبیعی این منطقه با رزم قوای پیاده و ... جهت انجام عملیات فتح المبین برگزیده شد.

طرح‌ریزی عملیات افتخار آفرین فتح المبین از اواسط آبان ‌1360 آغاز شد و پس از تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر و انجام مشورت ها و هماهنگی های گسترده، میان فرماندهان نظامی، سرانجام طرح عملیاتی شماره ‌1 فتح المبین در اواخر دی ماه همان سال آماده شد. روز ‌13 بهمن ‌1360 در پی یک نشست مشترک بین فرماندهان عمده سپاه و ارتش طرح یادشده به یگان های عمده اجرایی ابلاغ و متعاقب دریافت اطلاعات جدید در ‌30 بهمن همان سال طرح اولیه بازنگری شده و طرح شماره ‌2 در ‌13 اسفند انتشار یافت.

این عملیات با مراجعه به قرآن کریم فتح نامگذاری شد و سرانجام در حالی که اشک شوق در چشمان کلیه حاضران مرکز فرماندهی جمع شده بود، در ساعت سی دقیقه بامداد روز دوشنبه ‌2 فروردین ماه فرمان آغاز حمله بزرگ و سرنوشت ساز فتح المبین به شرح زیر صادر شد:

بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله القاصم الجبارین و یا زهرا

رزمندگان دلاور اسلام با دریافت پیام، عملیات حماسی و تاریخی فتح المبین را در شمال خوزستان آغاز کردند و از جنوب و شمال غربی شوش و غرب دزفول در چند محور با ارتش عراق درگیر شدند.

اهداف عملیات:

-آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده، همچون سایت ‌4 و ‌5 رادار و ده ها روستای منطقه.

-انهدام دو لشکر عراق (‌10 زرهی و ‌1 مکانیزه).

-دست یابی به خطوط پدافندی مناسب و استفاده از حداقل نیروهای خودی در آن خطوط

-خارج کردن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول از تیررس آتش توپخانه دشمن.

-دور کردن آتش موثر دشمن از جاده اهواز – اندیمشک.

منطقه عملیات:

منطقه عمومی فتح‌المبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است و از شمال به ارتفاعات صعب العبور تی‌شکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون؛ و از جنوب به ارتفاعات میشداغ،تپه‌های رملی و چزابه (شیب)؛ و شرق به مرز بین‌المللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی می‌شود.

منطقه مزبور ‌2500 کیلومتر مربع وسعت دارد از لحاظ جغرافیایی ناهموار است و علاوه بر ارتفاعات یادشده، دارای تپه های ماهور بسیار و بعضاً غیر قابل عبور می باشد. این بلندی ها به دلیل پستی زمین در شرق کرخه، روی شهرهای شوش، هفت تپه و جاده اهواز – اندیمشک کاملا مشرف می باشند. ارتفاعات ابوصلیبی خات با ‌202 و ‌189 متر، کوه های برغازه، رقابیه تی شکن، کمر سرخ، تنگه ابوغریب و رقابیه، مراکز رادار، سایت ‌4 و ‌5، پادگان عین خوش و نقاط حساسی همچون دوسلک و سه راهی قهوه خانه از عوارض مهم منطقه عملیاتی فتح المبین بودند.

جاده‌های آسفالته دزفول به دهلران، عین خوش به چم سری، جاده تنگه ابوغریب، جاده امامزاده عباس به چاه نفت و پل های احداث شده روی رودخانه های چیخواب و دویرج نیز از مهم ترین راه های مواصلاتی منطقه محسوب می شدند.

استعداد دشمن:

مسؤولیت پدافند از منطقه غرب دزفول به عهده دو لشکر ‌10 زرهی و ‌1 مکانیزه ارتش عراق بود و به تناسب میزان هوشیاری دشمن و آگاهی از عملیات نیروهای ایران، براستعداد آن ها افزوده می شد. در مجموع، تمامی یگان هایی که قبل از شروع عملیات، در منطقه مستقر بودند؛ و نیز تمام یگان هایی که حین عملیات وارد منطقه شدند، عبارت بودند از:

- لشکر ‌10 زرهی؛ شامل: تیپ های ‌17، ‌42، ‌51 و ‌60 زرهی، تیپ ‌24 مکانیزه، تیپهای ‌55، ‌99، ‌423 و ‌505 پیاده.

- لشکر ‌1 مکانیزه؛ شامل: تیپ های ‌34 و ‌51 زرهی، تیپ های ‌1 و ‌27 مکانیزه، تیپهای ‌93، ‌96، ‌109 و ‌426 پیاده.

- لشکر ‌3 زرهی؛ شامل: تیپ های ‌6 و ‌12 زرهی، تیپ ‌8 مکانیزه.

- لشکر ‌6 زرهی؛ شامل: تیپ ‌25 مکانیزه.

- لشکر ‌9 زرهی؛ شامل: تیپ ‌14 مکانیزه و تیپ های ‌35 و ‌43 زرهی.

- لشکر ‌7 پیاده: شامل: تیپ های ‌19 و ‌38 پیاده.

- یگان هایی با ماموریتهای ویژه: تیپ‌های ‌10، ‌11، ‌12، ‌13، ‌14، ‌15، ‌19، ‌603، ‌604، ‌605.

- تیپ‌های مستقل: تیپ مکانیزه گارد ریاست جمهوری، تیپ ‌10 زرهی، تیپ های ‌91 و ‌92 پیاده و تیپ ‌5 گارد مرزی

کماندو: ‌9 گروهان

- توپخانه: ‌4 گردان از لشکر ‌10، ‌4 گردان از لشکر ‌1، ‌3 گردان از لشکر ‌3، گردان ‌217

قوای خودی:

قرارگاه مرکزی کربلا با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، هدایت کلی عملیات را بر عهده داشت که چهار قرارگاه فرعی زیر تحت امر آن بود:

الف – قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

ارتش: تیپ ‌84 پیاده خرم آباد با ‌3 گردان، تیپ ‌2 زرهی لشکر ‌92 زرهی اهواز با ‌3 گردان

سپاه: تیپ ‌41 ثارالله (ع) با ‌6 گردان، تیپ ‌14 امام حسین (ع) با ‌9 گردان، عناصری از سپاه ایلام

ب – قرارگاه نصر هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

ارتش : تیپ های ‌1، ‌2 و ‌3 از لشکر ‌21 پیاده حمزه با ‌10 گردان، تیپ ‌58 ذوالفقار با ‌4 گردان

سپاه: تیپ ‌27 محمد رسول الله (ص) با ‌9 گردان، تیپ ‌7 ولی عصر (عج) با ‌9 گردان

ج – قرارگاه فجر هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

ارتش: لشکر ‌77 پیاده خراسان با ‌3 تیپ

سپاه: تیپ ‌33 المهدی (عج) با ‌6 گردان، تیپ ‌46 فجر با ‌5 گردان، تیپ ‌17 علی ابن ابی طالب (ع) با ‌6 گردان امام سجاد (ع) با ‌11 گردان

د– قرارگاه فتح هدایت نیروهای زیر را به عهده‌8 داشت:

ارتش: تیپ ‌1 لشکر ‌92 زرهی، تیپ ‌55 هوابرد، تیپ ‌37 زرهی شیراز

سپاه : تیپ ‌25 کربلا، تیپ ‌8 نجف با ‌8 گردان

در مجموع حدود ‌100 گردان از سپاه و ‌35 گردان از ارتش در عملیات شرکت کردند.

هم چنین واحدهایی از توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش، مهندسی جهاد سازندگی و مهندسی سپاه و ارتش، پشتیبانی عملیات را بر عهده داشتند.

طرح مانور:

منطقه مورد نظر برای عملیات به چهار محور زیر تقسیم شده که در هر یک از آن ها می‌بایست یک قرارگاه عملیاتی وارد عمل شود:

الف – محور تی شکن و چاه نفت:

قرارگاه قدس در این محور ماموریت داشت تا از جناح لشکر ‌10 عراق وارد عمل شده و ارتفاعات کمر سرخ و ‌202، امام زاده عباس، شهر و پادگان و ارتفاعات عین خوش و در نهایت منطقه ابوغریب را به تصرف خود درآورد. این قرارگاه در صورت موفقیت می‌توانست عقبه لشکر ‌10 را ببندد و به همین دلیل نتیجه عملیات آن، بسیار اساسی و سرنوشت ساز بود.

ب – محور غرب پل نادری:

در این محور قرارگاه نصر موظف بود اهدافی همچون شاویه، بلتا، جوفینه، علی گره زد، تپه چشمه، شهدا و کوت کاپون را تصرف و تامین نماید که به دلیل نوع درگیری این قرارگاه (تک جبهه ای) ، پیش بینی نتایج عملیات در این محور سخت و دشوار بود.

ج – محور غرب شوش:

دشمن در منطقه غرب شوش، به دلیل وجود اهداف مهمی همچون سایت ‌4 و ‌5 رادار از مستحکم ترین مواضع و خطوط دفاعی برخوردار بود قرارگاه فجر ماموریت داشت ضمن تصرف اهداف فوق الذکر، روی ارتفاعات ابوصلیبی خات مستقر شود.

د – محور رقابیه:

تصرف تنگه رقابیه و منطقه دوسلک، وظیفه قرارگاه فتح بود که در نتیجه آن، عقبه لشکر ‌1 عراق بسته می شد. در صورت موفقیت نیروهای این قرارگاه و الحاق آن ها با نیروهای قرارگاه قدس، خط نهایی عملیات تامین می شد.

شرح عملیات:

در ساعت ‌00:30 بامداد ‌2/1/1361، عملیات فتح المبین با رمز مبارک یازهرا (س) آغاز شد. حوادث و رویدادهای عملیات در محور و مراحل مختلف آن به شرح ذیل می باشد:

مرحله اول عملیات فتح المبین (‌2/1/1361)

در این مرحله در محور قرارگاه قدس، تیپ ‌14 امام حسین (ع) در جناح راست موفق شد با حرکت احاطه ای از شمال غربی و غرب رودخانه چیخواب ضمن تصرف منطقه عین خوش، عقبه دشمن در این محور را مسدود کند. تیپ ‌41 ثارالله و تیپ ‌84 خرم آباد نیز در جناح چپ این قرارگاه از شمال دشت عباس طرف امام زاده عباس و تپه ‌202 پیشروی کرده و مواضع دشمن را به تصرف خود درآورد، لیکن این مواضع در جریان پاتک های شدید دشمن مجددا به اشغال نیروهای عراقی درآمد.

در محور قرارگاه نصر؛ یگان‌های عمل کننده در ساعت ‌01:30 بامداد با دشمن درگیر شدند. در حالی که واحدهای ارتش عراق در این محور به شدت مقاومت می کردند، یک گردان از تیپ ‌27 محمد رسول الله (ص) که ماموریت تصرف علی گره زد و خاموش کردن آتش توپخانه مستقر در آن را بر عهده داشتند، تا اعماق خطوط دشمن نفوذ کرده و قرارگاه توپخانه دشمن را به تصرف درآوردند. در نتیجه، یگان های دیگر این قرارگاه موفق شدند مواضع اصلی پدافندی دشمن در شمال محور پل نادری، سرخه فلیه، سرخه صالح و تپه چشمه، کوت کاپون، سه راهی قهوه خانه و تپه شاوریه را به تصرف در آورند.

در محور قرارگاه فجر؛ به دلیل مستحکم بودن خطوط پدافندی، حجم انبوه آتش و هوشیاری دشمن نسبت به جهت تک و نیز انسداد اکثر راه کارهای پیش بینی شده خودی، نیروهای این قرارگاه با روشن شدن هوا به موقعیت اولیه خود بازگشتند. در محور قرارگاه فتح؛ ماموریت این قرارگاه در آغاز عملیات، تنها اعزام گروه های «آرپی جی زن» برای شکار این تانک ها محدود گردید. بر همین اساس گروه های مورد نظر اعزام شدند، لیکن تنها موفق گردیدند حدود ‌20 تانک و نفربر دشمن را منهدم کنند.

مرحله دوم عملیات فتح المبین(‌4/1/1361)

ساعت یک بامداد چهار شنبه چهارم فروردین، مرحله دوم عملیات فتح با کلمه رمز یازهرا(س) آغاز شد و نیروهای ایران اسلامی در اولین ساعات شروع عملیات، تلفات سنگینی بر دشمن وارد آوردند و به مواضع او در جبهه های غرب شوش و دزفول دست یافتند. در این مرحله از عملیات تنگه رقابیه و ارتفاعات میشداغ پاکسازی شد.

در این مرحله، ماموریت اصلی به عهده قرارگاه فتح بود تا با تصرف تنگه رقابیه و ضمن تهدید عقبه نیروهای عراقی، در منطقه قرارگاه فجر، موجب کاهش فشار دشمن به قرارگاه قدس شود. قرارگاه های نصر و قدس نیز در این مرحله ماموریت داشتند تا با ترسیم خطوط پدافندی خود، در مقابل پاتک های دشمن مقاومت کنند.

هم چنین، قرارگاه فجر همچون مرحله اول ماموریت داشت تا به منظور جلب توجه دشمن به انجام عملیات ایذایی بپردازد و ذهن فرماندهان عراقی را از محور اصلی عملیات منحرف کند.

قرارگاه فتح از دو محور عملیات خود را آغاز کرد. یک تیپ پیاده به همراه یک گردان زرهی با هدف تصرف ارتفاعات رقابیه، از حاشیه تنگه رقابیه و آب گرفتگی وارد عمل شدند و دو تیپ نیز محور اصلی حرکت خود را تنگه دلیجان – به منظور دور زدن دشمن – قرار دادند و در نتیجه موفق شدند تنگه رقابیه، ارتفاعات رقابیه و میشداغ به همراه تعداد زیادی تجهیزات سنگین دشمن را به تصرف درآورند . به دنبال آن، نیروهای عراقی از فشار خود در محور عین خوش کاسته و پاتک های سنگین را متوجه منطقه رقابیه کردند و به رغم این که خطوط پدافندی نیروهای خودی در داخل تنگه تا آستانه سقوط پیش رفت، لیکن مقاومت نیروهای خودی به حفظ و تامین اهداف این مرحله منجر شد.

مرحله سوم عملیات فتح المبین (‌7/1/1361)

در سومین مرحله عملیات، مهم ترین مواضع حیاتی دشمن در غرب شوش و دزفول فتح شد. این مرحله از عملیات مقارن ساعت ‌22 و ‌30 دقیقه شب شنبه ‌7 فروردین با نام فتح المبین و با کلمه رمز یازهرا در شمال غربی شوش آغاز شد.

فرماندهان سپاه و ارتش پس از کسب نتایج موفقیت آمیز در مرحله دوم عملیات، به این نتیجه رسیدند که نیروهای دشمن به دلیل از هم پاشیدگی سازمان و گسستگی در سیستم فرماندهی خود، احتمالا از منطقه عملیاتی فرار خواهند کرد. لذا تصمیم گرفته شد هر چه سریع تر با انجام عملیات دیگری، قوای دشمن منهدم و خطوط پدافندی قوای خودی تصحیح و تقویت شود. بر همین اساس، پس از طراحی مانور این مرحله از عملیات، نیروهای خودی در بامداد روز هفتم حمله خود را آغاز کردند و همان گونه که پیش بینی می شود، دشمن برای مصون ماندن از انهدام و اسارت نیروهایش، بسیاری از مواضع خود را به ناچار ترک کرده و به منتهی الیه خطوط پدافندی خود در منطقه، (چنانه، دوسلک و غرب ارتفاعات تینه) عقب نشینی نمود.

مرحله چهارم عملیات فتح المبین (‌8/1/1361)

در چهارمین مرحله عملیات که سحرگاه روز یکشنبه ‌8 فروردین با نام فتح و کلمه رمز یازهرا آغاز شد. قرارگاه نصر به پاکسازی منطقه متصرفه در شرق ارتفاعات تینه پرداخته و پس از آن به کمک قرارگاه قدس شتافت. قرارگاه قدس که در روز گذشته ارتفاعات ‌202 تنگه ابوغریب را به تصرف درآورده بود، می کوشید از فرار نیروهای در حال عقب نشینی عراق جلوگیری نماید. قرارگاه فجر نیز مسئولیت پاکسازی منطقه متصرفه خود را بر عهده داشت.

هم چنین نیروهای قرارگاه فتح ضمن عبوراز تنگه دلیجان به سمت برغازه و دوسلک موفق شدند این دو منطقه را به تصرف در آورده و با نیروهای قرارگاه نصر الحاق نمایند و سپس به سمت مرزهای بین المللی پیشروی کنند.

در مجموعه، طی این مرحله از عملیات ، ارتفاعات تینه، دوسلک و برغازه به تصرف کامل درآمدند و دشمن به غرب رودخانه دویرج و تپه ‌182 عقب رانده شد. لازم به ذکر است که نیروهای خودی در تلاش اصلی خود در این مرحله که دستیابی به عقبه های دشمن و ممانعت از فرار نیروهای آنان بود موفق نبودند و دشمن توانست بسیاری از نیروها و تجهیزات خود را از منطقه عملیات خارج کند.

نتایج:

- آزادسازی ‌2500 کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل دهها بخش و روستا، سایت ‌4 و ‌5 رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و ... .

- نزدیک شدن نیروهای خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول.

- خارج شدن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن و دستیابی به چاه‌های نفت ابوقریب در ارتفاعات تینه.

- انهدام بیش از ‌4 لشکر،‌361 تانک و نفربر، ‌18 هواپیما، ‌300 خودرو، ‌50 توپ و ‌30 دستگاه مهندسی ارتش عراق.

- به غنیمت گرفته شدن ‌320 تانک و نفربر، ‌500 خودرو، ‌165 توپ، ‌50 دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی.

- به اسارت در آمدن بیش از ‌15 هزار تن از نیروهای دشمن.

- کشته و مجروح شدن حدود ‌25 هزار تن از نیروهای دشمن.




برچسب ها : کارنامه عملیات ها  ,


      

تجاوز عراق به ایران، علل، اهداف و انگیزه‌های ایدئولوژیک، سیاسی و ارضی داشت که برخی از آن‌ها دارای پیشینه‌ای تاریخی و برخی مربوط به وقوع انقلاب اسلامی ایران بودند. مطلب حاضر به اهداف و همچنین پیامدهای جنگ عراق علیه ایران می‌پردازد.

پس از ماه‌ها ماجراجویی رژیم عراق و درگیری‌های مرزی، تجاوز این کشور به ایران در 31 شهریور سال 1359 با بمباران فرودگاه‌های 19 شهر آغاز شد. دوره‌ای هشت‌ساله که پس از جنگ ویتنام، طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم محسوب می‌شد. اهداف عراق از تجاوز به ایران و پیامدهای آن برای این کشور، می‌تواند فهم معادله‌ی هزینه‌-‌فایده این تصمیم را آسان کند. در همین راستا این نوشتار درصدد بررسی اهداف عراق از آغاز جنگ تحمیلی و پیامدهای آن برای این کشور است.
 
علل و اهداف عراق
 
تجاوز عراق به ایران علل، اهداف و انگیزه‌های ایدئولوژیک، سیاسی و ارضی داشت که برخی از آن‌ها دارای پیشینه‌ای تاریخی و برخی مربوط به وقوع انقلاب اسلامی ایران بود. ازجمله مهم‌ترین علل و اهداف عراق از حمله به ایران، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
1- اعمال حاکمیت بر اروند رود: اختلاف ارضی در این منطقه‌ی حساس و استراتژیک، به دوران امپراتوری عثمانی باز می‌گشت و تا زمان استقلال عراق (1932) نیز ادامه داشت؛ به‌گونه‌ای که عراق پس از استقلال، ادعای حاکمیت مطلق بر اروند رود را مطرح کرد. روند این منازعه در 13 ژوئن سال 1975 به انتشار بیانیه الجزایر انجامید. در چارچوب این عهدنامه، خط تالوگ در اروند رود، مرز مشترک دو کشور شد[1]؛ امّا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عراق با بهانه‌جویی‌ها و ایجاد درگیری‌های متعددِ مرزی، در 27 شهریور 1359 به‌طور یک‌جانبه این عهدنامه را لغو کرد. همچنین صدام حسین دراین‌باره اعلام کرد وضعیت حقوقی شط‌العرب باید به وضع قبل از مارس 1975 بازگردد و این رودخانه را جز تمامیت عربی عراق اعلام کرد.[2]
 
2- مقابله با صدور انقلاب: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ایجاد نظامی انقلابی و مبتنی بر آموزه‌های شیعی، حکومت بعثی عراق احساس خطر کرد و اقدام پیشگیرانه از صدور انقلاب را در چارچوب اصل دفاع از خود، در پیش گرفت. نمونه‌ی این امر در سخنان نماینده عراق در نشست غیرمتعهدها آشکار شد. وی اجرای احکام اسلامی آن‌هم با معیار ولایت‌فقیه را دخالت آشکار در امور داخلی کشورهای دیگر دانست و تجاوز به ایران را در همین راستا توجیه کرد.[3]
 
 
3- تحریک و تشویق آمریکا: آمریکا برای بازسازی اعتبار و بازیابی شهرت و قدرتش در منطقه، در ترغیب و تهییج عراق برای حمله به ایران اثرگذار بود. شواهدی نیز این ادّعا را تأیید می‌کند: کمی پیش‌تر از حمله‌ی عراق به ایران، برژینسکی از مجموعه عملیات نظامی علیه ایران سخن رانده بود که با احتساب حمله نظامی طبس و شکست آن، تجاوز عراق می‌تواند یکی از قطعات این پازل باشد. روزنامه «نیویورک‌تایمز» در اردیبهشت 1359، ضمن تحلیل طرح‌های آمریکا پیرامون ایران، گمانه‌ی حمله‌ی عراق به ایران را مطرح کرده بود. افزون بر این، درحالی‌که روابط دیپلماتیک عراق و آمریکا قطع بود، برژینسکی چندین بار قبل از حمله‌ی عراق به ایران، به‌طور محرمانه به بغداد سفر کرده و با صدام حسین دیدار کرده بود.[4]
 
حکومت بعث عراق با بلندپروازی درصدد ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک خود بود. آن‌ها بر این باور بودند که محدودیت‌های ژئوپلیتیک، منافع ملی عراق را محدود کرده است. عراق در این جنگ علاوه‌بر حاکمیت بر اروندرود، تجزیه خوزستان و اشغال جزایر تنب کوچک و بزرگ را نیز جزء اهداف خود تعریف کرده بود.
 
4- تصرف و تجزیه قلمرو ارضی ایران: حکومت بعث عراق با بلندپروازی و جاه‌طلبی صدام درصدد ارتقای موقعیت ژئوپلیتیک خود بود. آن‌ها بر این باور بودند که محدودیت‌های ژئوپلیتیک، قدرت و منافع ملی عراق را محدود کرده است. با وقوع انقلاب اسلامی، حکومت بعث گمان می‌کرد ایران بستر مناسبی برای تحقق این هدف است؛ چراکه توان این کشور نوپا اندک است و جنگ به‌زودی با تأمین اهداف عراق پایان می‌پذیرد. عراق در این جنگ علاوه‌بر حاکمیت بر اروندرود، تجزیه خوزستان و اشغال جزایر تنب کوچک و بزرگ را نیز جزء اهداف خود تعریف کرده بود.
 
 این اهداف تعریف شده می‌توانستند محدودیت ژئوپلیتیکی عراق را رفع نمایند؛ چراکه اعمال حاکمیت بر اروندرود دسترسی این کشور به خلیج‌فارس را تسهیل می‌کرد و موجب استفاده‌ی آزادانه از بنادر عراق و صدور نفت عراق بدون نگرانی می‌گشت. همچنین با این تصرفات سواحل عراق در خلیج‌فارس گسترش می‌یافت و کمک می‌کرد تا عراق به‌صورت یک قدرت منطقه‌ای درآید. هدف از اشغال جزایر سه‌گانه ایرانی نیز در راستای اهداف ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیکی پیشین مطرح بود. همچنین تصرف بخش‌هایی از مناطق مرزیِ غربی ایران بر عمق استراتژیک عراق می‌افزود و دفاع از بغداد و شهرهای نفت‌خیز را آسان می‌کرد.[5]
 
5- برتری و کسب جایگاه هژمون در منطقه: رژیم بعث عراق در آرزوی جایگاه برتری و هژمون شدن در منطقه بود؛ نقشی که ایران پیش از انقلاب با حمایت آمریکا انجام می‌داد. پیروزی انقلاب اسلامی موجب به هم خوردن موازنه قوا در منطقه‌ی خلیج‌فارس شد. صدام حسین درصدد تأمین اهداف جاه‌طلبانه‌ی خویش و برقراری موازنه جدید قدرت در منطقه از طریق توسعه ارضی و مرزی بود. در وضعیتی که رژیم شاهنشاهی ایران سرنگون شده و رقیب هژمون عراق از بین رفته بود، فرصت مناسبی برای عراق فراهم آمد تا این کشور در جهت منافع خویش، جنگی سخت را آغاز نماید.[6]
 
6- رهبری جهان عرب: یکی دیگر از اهداف عراق کسب رهبری جهان عرب بود. این امر در امتداد رقابت و منازعه میان عراق و مصر صورت می‌گرفت. مصر که از زمان زعامت «جمال عبدالناصر» مدعی رهبری فکری و سیاسی کشورهای جهان عرب بود، در جریان توافقنامه «کمپ دیوید» توسط «انور سادات» از اتحادیه عرب اخراج شد. در چنین خلأ قدرتی، رژیم عراق درصدد برآمد تا با حمله به ایران، این جایگاه را از آن خود کند. تلاش صدام حسین در جهت تجسم این جنگ به‌مثابه جنگ عرب و عجم، راه رفتن بر مسیری تاریخی بود که عقده‌های بسیاری را در جهان عرب می‌گشود و بدین ترتیب جهان عرب را در مقابل ایران بسیج و تجهیز می‌کرد.[7]
 
 
پیامدهای جنگ ایران و عراق
 
حمله به ایران، پیامدهای اقتصادی و سیاسی گسترده‌ای برای عراق داشت که به‌طور خلاصه می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
 
1-   خسارت اقتصادی
 
عراق در طول جنگ با ایران متحمل خسارت‌های مستقیم و غیرمستقیم فراوانی شد. میزان این خسارات از منظر منابع مختلف متفاوت است. انستیتو ژاپنی «اقتصادهای خاورمیانه» در گزارشی در سال 1987 مجموع خسارت‌های عراق از سال 1980 تا 1985 را معادل 226 میلیارد دلار برآورد کرد. بر مبنای برخی منابع خارجی، بین سال‌های 1980 تا 1988 کل خسارت‌های مستقیم و غیرمستقیم عراق معادل 450 میلیارد دلار بوده است که این شامل خسارت‌های وارده بر زیرساخت‌ها در همه بخش‌های اقتصادی و همچنین هزینه فرصت، اتلاف منابع و درآمدهای نفتی، تنزیل ذخایر ارزی که کاهش مصرف را در پی داشت و از سویی شامل هزینه واردات حجم عظیم کالاهای جنگی و نظامی می‌شود.
 
علاوه‌بر این خسارات، جنگ علیه ایران، عراق را به ورطه هولناک بدهی‌های کلان انداخت. در سال 1986 میزان بدهی‌های این کشور بین 50 تا 80 میلیارد دلار برآورد می‌شد که از این مقدار مبلغ 30 میلیارد دلار به کویت و عربستان تعلق داشت. در این بین، بدهی عراق بابت خرید تجهیزات نظامی به دولت‌های غربی نیز مبالغ کلانی بود. برای نمونه عراق بیش از 1.35 میلیارد دلار بابت خرید تجهیزات به فرانسه بدهکار بود که این مبالغ از طریق دو شرکت فرانسوی «توتال» و «ای. آل. اف» از راه برداشت 800 هزار بشکه نفت به‌طور روزانه پرداخت می‌شد.
 
 همچنین این کشور به شوروی و اروپای شرقی نیز مقروض بود که رقم آن در سال 1987 حدود 5 میلیارد دلار تخمین زده می‌شد. نوع دیگر بدهی‌های عراق نیز به اعتبارات و امتیازاتی مربوط بود که سایر کشورها به عراق می‌دادند. طبق برآورد مؤسسه تحقیقاتی WEFA در سال 1986 قرض‌ها و اعتبارات واگذار شده به عراق درمجموع 9.3 میلیارد دلار، شامل 1.6 میلیارد دلار کوتاه‌مدت و 7.7 میلیارد دلار میان‌مدت، می‌شد. همچنین عراق در سال 1986 حدود 6.8 میلیارد دلار به بانک‌های تجاری مقروض بود. مجموع بدهی‌های عراق به کشورهای مختلف جهان نیز در پایان جنگ، 86 میلیارد دلار بود.[8]
 
2-حمله عراق به کویت
 
حمله به کویت در تابستان سال 1990 را می‌توان تا حد زیادی پیامد خسارت‌های اقتصادی عراق در جنگ با ایران دانست. عراق با حجم بالای بدهی‌های خود، توان بازسازی پس از جنگ را نداشت و از سوی دیگر در چنین شرایطی از کشورهای عربی انتظار همکاری و بخشش بدهی‌های سنگین خود را داشت. عراق خود را سردمدار جنگ با فارس‌ها و مبارز صف مقدم با انقلاب خطرناک ایران می‌دانست؛ امّا کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس و ازجمله کویت، زیر بار چنین ادعایی نمی‌رفتند.
 
3-تغییر جایگاه دشمن در سیاست خارجی عراق
 
در بینش بعثی‌های عراق با از آغاز جنگ تحمیلی، ایران جانشین دشمن پیشین آن‌ها یعنی اسرائیل شد. سیر تحول دیدگاه این حزب در مورد فلسطین نیز پیامد دیگر این جنگ بود. پیش از آغاز جنگ تحمیلی، عراق با هرگونه گفت‌وگو و مذاکره بین رهبران فلسطینی و اسرائیل مخالف بود و مناطق تصرف شده به دست صهیونیست‌ها را جزئی از فلسطین می‌دانست؛ امّا با آغاز جنگ، موضع پیشین این کشور مبنی‌بر به رسمیت نشناختن اسرائیل تعدیل و درنتیجه رابطه‌اش نیز با گروه‌های مبارز فلسطینی قطع شد.
 

`
حمله به کویت در تابستان سال 1990 را می‌توانتا حد زیادی پیامد خسارت‌های اقتصادی عراق در جنگ با ایران دانست. عراق با حجم بالای بدهی‌های خود، توان بازسازی پس از جنگ را نداشت و از سوی دیگر در چنین شرایطی از کشورهای عربی انتظار همکاری و بخشش بدهی‌های سنگین خود را داشت.
 
 در مقابل، جریان فلسطینی که حامی مذاکره در جهت تشکیل یک حکومت فلسطینی بود، مورد حمایت عراق قرار گرفت. آشتی با مصر از دیگر تغییراتی بود که تحول در بینش رهبران بعثِ عراق پس از آغاز جنگ با ایران را نشان می‌داد. همچنین برقراری رابطه عراق با آمریکا که پس از 1967 به دلیل جنگ اعراب و اسرائیل قطع شده بود، ازجمله این موارد بود. در همین راستا آمریکا نام عراق را از لیست سیاه خود در سال 1982 خارج کرد و در‌نهایت نیز در تاریخ 5/9/1363(26 دسامبر 1984) خبر از سرگیری روابط دو کشور به‌صورت رسمی اعلان شد.[9]
 
4-تقویت شیعیان
 
جنگ با ایران که به‌تازگی صاحب نخستین حکومت شیعی در جهان شده بود، برای شیعیان عراق ناگوار بود. این اتفاق باعث شد که شیعیان این کشور که پس از انقلاب اسلامی تحت رهبری علمایی چون آیت‌الله صدر و حکیم به انقلاب اسلامی ایران و حکومت آن گرایش یافته بودند در قالب مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در مقابل حزب بعث قرار بگیرند. با آغاز فعالیت این مجلس از سال 1982 دولت عراق واکنش شدیدی نشان داد و در مه 1983 به اعدام نزدیکان آیت‌الله حکیم پرداخت. این امر موجب شد تا این گروه برای پیشبرد اهداف مذهبی خود به اقدامات چریکی متوسل شوند و از این منظر مجلس اعلا به نماد مخالفان شیعی بدل شود.[10] نبرد با حکومت شیعی ایران موجب شد تا شکاف شیعه و سنی و درنتیجه منازعات مذهبی در جامعه عراق تقویت شود. به همین دلیل و برای پرهیز از شورش گسترده شیعیان، صدام بیشتر بر تقابل عرب و عجم در این جنگ تأکید می‌کرد و از پررنگ کردن تفاوت‌های مذهبی ابا داشت.
 
5-کاهش محبوبیت و افول حزب بعث عراق
 
با پیشروی‌های ایران در جنگ و شکست و اخراج نیروهای عراقی، محبوبیت امام خمینی(ره) و تصور شکست‌ناپذیری ایشان در میان مردم عراق تقویت شد. این امر موجب شد تا رژیم بعث عراق ابهت خود را از دست بدهد و تصور جایگزینی حکومت اسلامی طرفدار ایران در این کشور قوت بگیرد؛ به‌گونه‌ای که هرایر دکمجیان در کتاب خود می‌نویسد: «پیروزی‌های جنگی ایران این قابلیت را دارد که تغییراتی در نظام بعثی عراق ایجاد نماید و ممکن است حکومتی شیعی و طرفدار ایران جانشین رژیم بعثی شود.[11]» (*)
 
پی‌نوشت‌ها:

[1]اصغر جعفری ولدانی، کانون‌های بحران در خلیج‌فارس، تهران: انتشارات کیهان،1377، ص 67-81
[2]همان، ص 68
[3]سید جلال دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: سمت،1389، ص 334
[4]سید جلال دهقانی فیروزآبادی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ص 338
[5]همان، ص 335
[6]دفتر حقوقی وزارت امور خارجه ج.آ.آ، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران: وزارت امور رخارجه،1361، ص 78
[7]S Grummon, The Iran Iraq War, Islam Embattled, Washington,D.C:Preager,1982,pp.30-50.
[8]فرهاد دژپسند و حمیدرضا رئوفی، اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی، تهران: مرکز اسناد دافع مقدس، 1387، ص 68
[9]هادی نخعی و حمیرضا مشهدی فراهانی، روزمشار جنگ ایران و رعاق، کتاب سی و هفتم: توسعه روابط با قدرت‌های آسیایی، تهران: مرکز مظالعاهو تحقیقات جنگ، 1383، ص 470
[10]حسین سیف زاده، عراق ساختارها و فری‌اند گرایش‌های سیاسی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1379، صص 229-230
[11]هرایر دکمچیان، جنبش‌های اسلامی در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران: کیهان، 1366، ص




برچسب ها : دفاع مقدس  ,


      
<      1   2   3   4   5   >>   >